سرباز رهبری

جانم فدای رهبرم


موسیقی ، دجال آخر الزمان
پیامبر اکرم (ص):
ویژگی‌های دجّال را برایتان گفتم تا در آن بیندیشید و به حقیقت آن راه یابید و آن‌گاه بر ضد او عمل نمایید. آیندگان خویش را از فتنة دجّال با خبر سازید و یکدیگر را بدان یادآور شوید!!! پس همانا فتنة دجّال، سخت‌ترین فتنه‌ها و شدیدترین آزمایش‌هاست.
مقدمه
موسیقی برای بسیاری از ما حکم آب حیات را پیدا کرده است به گونه ای که در هر حال گوش خود را دربست در اختیارش گذاشته ایم :هنگام راه رفتن،خوابیدن،کار کردن،رانندگی،آشپزی و... .

اگر کسی ما را از گوش دادن به موسیقی بر حذر دارد ترش کرده و عصبانی میشویم و هزار و یک توجیه برایش می آوریم .


دانلود کامل مطلب به صورت فایل PDF

دریافت
حجم: 550 کیلوبایت

با وجود اینکه اسلام عزیز مکرراً از موسیقی و عادت کردن به آن ما را بر حذر داشته است اما ما هرگز توجهی نداریم ، چون تصور ما این است که در این زمان نمی شود موسیقی گوش نداد ، البته این حرف درستی نیست پس اگر ما هم چنین تصوری داریم بهتر است عواقبش را هم بدانیم تا ببینیم  آیا ارزشش را دارد که برای لحظاتی خوش بودن آن هم نه خوشی واقعی بلکه برای لحظاتی فریب این همه زیان را ببینیم .اسلام در جلوه های مختلف، تنفر خود از «غنا حرام» را در چشم انداز مردم به ویژه مؤمنان درمعرض نمایش قرارداده است.

چند تعریف
موسیقی چیست:هر چیزی که ریتم و نظم داشته باشد و منظم باشد و ترکیبی باشد موسیقی است مثلاً ترکیب بندی رنگ ها که بسیار لذت بخش است و هرچیزی که نظم داشته باشد مثل جهان هستی که سراسر نظم است، ولی این اصطلاح بین مردم به ساز و آواز معنی می دهد و نظر ما هم همین ساز و آواز است.
غنا : به آوازی گفته میشود که در حلق به صورت خوشایندی چرخانده شود و مناسب مجالس لهو و لعب (بیهوده ) باشد .

لهو : اعم از هر چیز که انسان با انجام آن از یاد خدا غافل و عمر آن بیهوده تلف شود .مانند : بازی های آغشته به قمار - گوش دادن به موسیقی های بیهوده - سخن های بی محتوا - رقص و آواز و ....  
موسیقی طرب انگیز : به موسیقی گفته می شود که احساس خوشایندی در انسان ایجاد کند که نا خود آگاه انسان اعضای بدن خود را به حرکت در بیاورد .مانند آهنگها و ترانه های عروسی - بندری و تکنو   
 لعب : به وسایلی میگویند که باعث غفلت از یاد خدا می شوند مثل : آلات موسیقی - آلات قمار
اختراع موسیقی و غنا
 
گاهی خوبی و بدی چیزی را از طریق شناخت مخترع و بنیان گذار آن می توان به دست آورد؛ یعنی اگر عمل و روشی به وسیله ی شخص محترمی، یا با سفارش او بنیان گذاشته شود یا رواج یابد، معلوم می شود آن عمل پسندیده و موجب تقرب به خداست.
همچنین اگر عمل و سنتی به وسیلهی شخص خبیثی تأسیس و بنیان گذاشته شود در می یابیم که آن عمل ناپسند و باعث دوری از رحمت خدا می شود.
بر اساس دلایل موجود و روایاتی که در دست داریم، موسیقی و غنا بوسیله ی شیطان ملعون اخترع شده و در طول تاریخ به وسیله ی افراد غیر متعهد و بی مبالات به دین، مانند: سلاطین جود و مأموران فاسق آنان رواج یافته است.
مخترع موسیقی
 همان طوری که اشاره شد در برخی روایات، اختراع موسیقی به شیطان نسبت داده شده است:
1- امام صادق علیه السلام می فرماید:
وقتی حضرت آدم علیه السلام رحلت نمود، ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند آن دو در اجتماعی شرکت جستند و به نشانه شادی برای مرگ آدم علیه السلام از طنبورها و وسایل لهو (موسیقی) استفاده کردند. پس هر کسی در روی زمین از این وسایل لذت می برد از پیروان ابلیس و قابیل می باشد.(1)
از این حدیث استفاده می شود که مخترع اصلی موسیقی و نوازندگی شیطان و قابیل می باشند.

1- امام صادق علیه السلام می فرماید:
وقتی حضرت آدم علیه السلام رحلت نمود، ابلیس و قابیل با رحلت او خوشحال شدند آن دو در اجتماعی شرکت جستند و به نشانه شادی برای مرگ آدم علیه السلام از طنبورها و وسایل لهو (موسیقی) استفاده کردند. پس هر کسی در روی زمین از این وسایل لذت می برد از پیروان ابلیس و قابیل می باشد.(1)
از این حدیث استفاده می شود که مخترع اصلی موسیقی و نوازندگی شیطان و قابیل می باشند.
مخترع غنا
 در برخی دیگر از روایات اختراع غنا به شیطان منسوب و از او به عنوان اولین خواننده یاد شده است.
در تفسیر عیاشی ا ز جابر بن عبدالله انصاری و از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت کرده است:
شیطان نخستین کسی است که آوازه خوانی کرد. و اولین کسی است که نوحه گری نمود و اولین کسی است که حدی خواند، هنگامی که آدم علیه السلام از (میوه ی ) درخت خورد ، شیطان آواز خواند و هنگامی که از بهشت اخراج شد و هبوط کرد ، حدا خواند و زمانی که در زمین مستقر شد نوحه گری را آغاز کرد که به وسیله ی آن نعمت های بهشت را برای آدم علیه السلام یادآوری می کرد و تا اندوه آدم علیه السلام افزون گشته و شیطان خوشحال گردد.(2)
از این دو حدیث روشن می شود که غنا (آوازه خوانی) و موسیقی ( نوازندگی) از کارهایی است که به دست شیطان تأسیس شده است. بدیهی است که شیطان همیشه دنبال کارهای خلاف و دستور خدا بوده و هیچ کار مطلوبی انجام نمی دهد و از همین جا می توان به بدی غنا و موسیقی پی برد.

در تفسیر عیاشی ا ز جابر بن عبدالله انصاری و از پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله روایت کرده است:
شیطان نخستین کسی است که آوازه خوانی کرد. و اولین کسی است که نوحه گری نمود و اولین کسی است که حدی خواند، هنگامی که آدم علیه السلام از (میوه ی ) درخت خورد ، شیطان آواز خواند و هنگامی که از بهشت اخراج شد و هبوط کرد ، حدا خواند و زمانی که در زمین مستقر شد نوحه گری را آغاز کرد که به وسیله ی آن نعمت های بهشت را برای آدم علیه السلام یادآوری می کرد و تا اندوه آدم علیه السلام افزون گشته و شیطان خوشحال گردد.(2)
از این دو حدیث روشن می شود که غنا (آوازه خوانی) و موسیقی ( نوازندگی) از کارهایی است که به دست شیطان تأسیس شده است. بدیهی است که شیطان همیشه دنبال کارهای خلاف و دستور خدا بوده و هیچ کار مطلوبی انجام نمی دهد و از همین جا می توان به بدی غنا و موسیقی پی برد.
ویژگی های موسیقی حلال
1-متن ومحتوای آهنگ باعقایداسلامی ما مغایرت نداشته باشد
2-خودشخص خواننده شخصیت ضداسلامی نداشته باشد
3-خوآهنگش مارا ازحالت عادی خودمان خارج نکند
4-انسان رابه بیکاری وابتذال نکشاند
5- انسان رابه بی حالی و واخوردگی ازموقعیت های زندگی نکشاند
6-ازذکر خدا غافل نکند
7-انسان را به گناه وشهوترانی نکشاند
فوایدکاذب موسیقی
می گویند موسیقی روح انسان را تصفیه می کند
 
اگر موسیقی آن چنان که عاشقان دلباخته اش می گویند حقیقتاً روح انسانی را تصفیه می کند، چرا با شیوع موسیقی در شرق و غرب ، بیماری های روانی و فساد اخلاقی به حدی است که گفت و گو درباره ی آن باعث شرمساری است. ما نمی دانیم که اگر انسان ها به این موسیقی اشتغال نمی ورزیدند و با خود واقعیات رو به رو می گشتند چه اندازه راه ترقی و اعتلا را می پیمودند!
تاثیر موسیقی در محل کار
 می گویند: آزمایش کرده اند وقتی در کارگاه ها موسیقی نواخته می شود ؛ راندمان کارگران بیشتر می شود. این پدیده را چگونه می توان با تحریم موسیقی توجیه کرد؟
می گوییم چون مسلماً افزایش راندمان مار انرژی می خواهد، خود ت موجات صوتی نمی تواند در داخل بدن انرژی تولید کند، پس آن کارگر مجبور است انرژی بیشتری را در زمان کوتاه تری از دست بدهد تا پدیده ی فوق به وقوع بپیوندد. به این ترتیب ملاحظه می شود که ظاهراً مو سیقی در اینجا نقش مثبتی داشته؛ ولی همان طور که گفته شد، این نقش مثبت ظاهری است و در واقع موسیقی در اینجا هیچ عمل مثبتی انجام نداده بلکه جنبه ی منفی هم داشته است که باعث شده انرژی کارگران در زمان کوتاه تری صرف شود به علاوه کدامین اصل انسانی می گوید: برای افزایش دادن منافع سود، کارگران را در خیالات و تجسمات بی اساس غوطه ور سازیم؟

می گوییم چون مسلماً افزایش راندمان مار انرژی می خواهد، خود ت موجات صوتی نمی تواند در داخل بدن انرژی تولید کند، پس آن کارگر مجبور است انرژی بیشتری را در زمان کوتاه تری از دست بدهد تا پدیده ی فوق به وقوع بپیوندد. به این ترتیب ملاحظه می شود که ظاهراً مو سیقی در اینجا نقش مثبتی داشته؛ ولی همان طور که گفته شد، این نقش مثبت ظاهری است و در واقع موسیقی در اینجا هیچ عمل مثبتی انجام نداده بلکه جنبه ی منفی هم داشته است که باعث شده انرژی کارگران در زمان کوتاه تری صرف شود به علاوه کدامین اصل انسانی می گوید: برای افزایش دادن منافع سود، کارگران را در خیالات و تجسمات بی اساس غوطه ور سازیم؟
تاثیر موسیقی  بربیماران روحی
 گروهی وقتی که نسبت به زیان موسیقی گفت و گو و بحث می شود بدون دقت وتأمل اظهار می دارند که: « اکنون به وسیله ی موسیقی در بعضی از کشورهای خارجی ، بیماران روحی را معالجه می کنند و نوارهای آرام بخش موسیقی را بعضی از پزشکان تجویز می کنند و ...»
در این مورد باید، اولاً دقت کرد که این مطلب تا چه اندازه جنبه تبلیغاتی و تشریفاتی دارد و اگر از جنبه ی تبلیغاتی و ... آن بگذریم در کدام یک از مراکز علمی جهان تاکنون موسیقی، دیوانگان و بیماران روحی را معالجه کرده و نتیجه مثبت آن در هر سال برابر آمار روزافزون بیماریهای روانی چند نفر بوده است؟
ثانیاً اغلب روان پزشکان، خود معتقدند که نتیجه ی درمان با موسیقی بسیار ضعیف است، چنانچه «اسکریل» می نویسد: من اقرار می کنم که عدم موفقیت هایی در زمینه ی درمان با موسیقی وجود دارد؛ ولی باید در ضمن اثر تسکین دهنده و مشغول کننده ی آن را نیز در نظر داشت.
ثالثاً دلیل قاطعی از نظر تجربی، راجع به این موضوع نداریم، جز آنکه مشاهده می کنیم ، آمار بیماریهای روحی، مخصوصاً در ممالک غربی، روز به روز بیشتر نشان داده می شود و همچنین مجامع بزرگ پزشکی جهان ، اعلام داشته اند که مهم ترین اثر موسیقی تولید ضعف اعصاب و روان و آثار خطرناک دیگر است.
رابعاً اگر بر فرض هم معتقد باشیم که از هزاران بیماری روانی، موسیقی یکی را هم تخفیف می دهد، تازه این یک نوع موسیقی علمی و طبی نامیده می شود و هیچ مربوط به موسیقی هایی که مورد بحث و گفتگو است نیست.
در این مورد باید، اولاً دقت کرد که این مطلب تا چه اندازه جنبه تبلیغاتی و تشریفاتی دارد و اگر از جنبه ی تبلیغاتی و ... آن بگذریم در کدام یک از مراکز علمی جهان تاکنون موسیقی، دیوانگان و بیماران روحی را معالجه کرده و نتیجه مثبت آن در هر سال برابر آمار روزافزون بیماریهای روانی چند نفر بوده است؟
ثانیاً اغلب روان پزشکان، خود معتقدند که نتیجه ی درمان با موسیقی بسیار ضعیف است، چنانچه «اسکریل» می نویسد: من اقرار می کنم که عدم موفقیت هایی در زمینه ی درمان با موسیقی وجود دارد؛ ولی باید در ضمن اثر تسکین دهنده و مشغول کننده ی آن را نیز در نظر داشت.
ثالثاً دلیل قاطعی از نظر تجربی، راجع به این موضوع نداریم، جز آنکه مشاهده می کنیم ، آمار بیماریهای روحی، مخصوصاً در ممالک غربی، روز به روز بیشتر نشان داده می شود و همچنین مجامع بزرگ پزشکی جهان ، اعلام داشته اند که مهم ترین اثر موسیقی تولید ضعف اعصاب و روان و آثار خطرناک دیگر است.
رابعاً اگر بر فرض هم معتقد باشیم که از هزاران بیماری روانی، موسیقی یکی را هم تخفیف می دهد، تازه این یک نوع موسیقی علمی و طبی نامیده می شود و هیچ مربوط به موسیقی هایی که مورد بحث و گفتگو است نیست.
تاثیر موسیقی بر آرامش و آسایش انسان
قابل ذکر است که در جهان ، شخصی که دارای عقل سلیم باشد نمی توان پیدا کرد که بهبود و آسایش زندگی خود را درآرامش فکری خود نداند. اگر از یک یک دانشمندان جهان در مورد اولین شرط آرامش و آسایش فکر و بهره برداری از زندگی و طول عمر در برابر حوادث جهان بپرسید به اتفاق آرا به شما می گویند:
نخستین شرط آرامش و آسایش زندگی، حفظ سلامت ، صحت و تعادل روان و اعصاب است. همین اعصاب در سلامت بدن و حفظ بهداشت به اندازه ای قابل توجه است که حتی می توان گفت: بر قلب سایه ی برتری گسترانده؛ زیرا سلامت قلب بستگی تام به صحت و درست کارکردن اعصاب آن دارد.
موسیقی غذای روح است
تطمئن القلوب الا بذکر الله
اگر موسیقی آن چنان که عاشقان دلباخته اش می گویند حقیقتاً روح انسانی را تصفیه می کند، چرا با شیوع موسیقی در شرق و غرب ، بیماری های روانی و فساد اخلاقی به حدی است که گفت و گو درباره ی آن باعث شرمساری است. ما نمی دانیم که اگر انسان ها به این موسیقی اشتغال نمی ورزیدند و با خود واقعیات رو به رو می گشتند چه اندازه راه ترقی و اعتلا را می پیمودند!
تاثیر موسیقی برشیردهی گاو
می گویند که وقتی موسیقی برای گاو میزارن گاوی که 15 کیلو شیر میدهد، با موسیقی 20 کیلو شیر می دهد ولی محققان فهمیده اند که اینچنین نیست گاو بیهوده 5 کیلو شیر اضافه     نمی کند.گاو بطور معمول 20 کیلو شیر در منفظه خود دارد ولی 5 کیلو شیر را برای خود نگه میدارد و 15 کیلو شیر میدهد ولی با موسیقی گاو زبون بسته آن 5 کیلو راهم آزاد می سازد و بعد از مدتی پستان های گاو کوچک و مدتی بعد هم شیر آن حیوان خشک می شودودرنتیجه طول عمر گاو ودرصد چربی شیر نیزکم می شود.
در حالی که امروزه ثابت شده است که با ازدیاد شیر گاو توسط موسیقی مواد سمی زیادی از بدن گاو در شیر ترشح می نماید که همگی برای بشر مضر است.
ضررهای موسیقی از نظر علم روز و دانشمندان خارجی
1- عامل ضعف اعصاب و خفقان قلبی:
انواع موسیقی و به خصوص آهنگ های حساس آن، تحریکاتی در اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک به وجود آورده و تأثیراتی در روی این دو رشته عصب بجا می گذارد؛ در نتیجه تعادل این اعصاب به هم خورده، ضعف اعصاب پدید می آید؛ ضعف اعصاب هم به نوبه ی خود، امراض دیگری را از قبیل اختلال حواس، پریشانی، جنون، ثقل سامعه، نابینایی، سل و... به وجود می آورد که مفصل درموردآنها بحث می کنیم. ضعف اعصاب ریشه ی بیماری های جسمی و روانی است و این ریشه ی مرض را، شنیدنِ زیاد موسیقی به ارمغان می آورد. به علاوه، موسیقی به واسطه ی ایجاد هیجانات روحی و وضع تأثیراتی در مغز، احیاناً به حمله ی قلبی و خفقان منجر شده، باعث سکته و مرگ ناگهانی می گردد.
سمپاتیک و پاراسمپاتیک چیست؟
علمای علم فیزیولوژی دستگاه عصبی انسان را به دو قسمت تقسیم کرده اند: سلسله اعصاب ارتباطی و سلسله اعصاب نباتی ــ سلسله اعصاب ارتباطی شامل ستون مرکزی عصبی از نخاع گرفته، نیمکره های مغز و نیز اعصاب محیطی می باشد و سلسله اعصاب نباتی شامل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد.
سیستم اعصاب سمپاتیک فقط از ابتدای ستون فقرات آغاز گردیده و دنباله ی آن به سایر اعضا پخش می گردد اما سلسله اعصاب پاراسمپاتیک از مغز و دماغ شروع شده و بعد از ستون فقرات گذشته به موازی سمپاتیک به تمام بدن منقسم می گردد، عمل سمپاتیک عبارتست از تنگ کردن رگها، انبساط عضلات صاف، جلوگیری از ترشح، فشار خون، و کار پاراسمپاتیک: گشاد کردن رگها، انقباض عضلات صاف، ایجاد ترشح، تقلیل فشار خون می باشد.
پاراسمپاتیک پس از اینکه از بینی و مخ جدا شد، همینکه با سمپاتیک یعنی همان اعصابی که از ستون فقرات شروع می شود، مصادف شد از همانجا این دو عصب به موازات یکدیگر در تمام اعضا بدن دوش بدوش و همراه یکدیگر حرکت می کنند و چون اعمال این دو عصب مخالف یکدیگر است تا هنگامیکه تحریکاتی از خارج بر آنها وارد نیاید و هر دو به موازات یکدیگر کار کنند، تعادل بدن را حفظ نموده و این تعادل در صحت و سلامتی روحی و جسمی انسان مدخلیت تام دارد ولی هر گاه یکی از این دو تعادل و توازن خود را از دست داد آنگاه به نسبت عدم تعادل هریک اختلال روانی و کالبدی( روحی و جسمی) برای شخص ایجاد می نماید.
کار حساس اعصاب سمپاتیک ایجاد امور فعاله ی بدن است از قبیل بیداری و جدیت و فعالیت در کارها ( که در اصطلاح طب قدیم ؛ صاحب آنرا حرارتی مزاج و خونگرم می نامند) ولی کار حساس پاراسمپاتیک درست مخالف سمپاتیک است یعنی: ایجاد سستی ؛ بیحالی ؛ خواب؛ سهو ؛ نسیان ؛ اندوه ؛ حزن ؛ بیهوشی ؛ و بالاخره مرگ است.وقتی که از خارج تحریکاتی در روی اعصاب شروع می شود اعصاب سمپاتیک یا پاراسمپاتیک به میزان تحریکات خارجی تعادل خود را از دست داده پائین یا بالا می روند، بدیهی است به هر اندازه که فاصله بین این دو سیستم ایجاد شود، به همان اندازه نگرانیهای روانی، اغتشاشات فکری و خلاصه عدم تعادل روحی آغاز می شود
از جمله علل تحریکات خارجی که عدم تعادل بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک ایجاد می کند ارتعاشات موسیقی است.موسیقی وقتی با آهنگهای نشاط انگیز یا با نواهای حزن آمیز و مخصوصاً اگر با ارتعاشات عجیب و غریب موسیقی ( سمفونیک)همراه گردد، به طور مسلم تعادل لازمی را که بایستی بین دو دسته عصب« سمپاتیک و پاراسمپاتیک » وجود داشته باشد بر هم زده و درنتیجه اصول حساس زندگی را اعم از هضم و جذب و دفع و ترشحات و ضربان قلب و وضع فشار مایعات بدن از جمله خون و غیره را مختل ساخته و رفته رفته شخص را به گرفتاریها و امراضی نزدیک می سازد که طب جدید با تمام پیشرفتهای حیرت انگیز خود در اغلب موارد از درمان آن عاجز می ماند.
امراض مختلف روانی، اغتشاشات فکری، عدم تعادل روحی، انواع و اقسام دیوانگیها، وفور سکته های قلبی و مغزی که در تمام دنیا روزبه روز رو به فزونی است و فکر پزشکان بزرگ را به خود جلب کرده،95% نتیجه ی آثار همین تمدن شوم جدید است که قسمت حساس آن تعمیم موسیقی به وسیله ی رادیوها و ازدیاد مجالس ساز و آواز و کنسرت می باشد، در اثر ایجاد سروصداها، کنسرت ها، موسیقی های گوناگون و فیلمها و کاباره ها و دانسینگها است که آمار دیوانگان و بیماران روانی در تمام کشورها رو به ازدیاد است و هرروزه بر شمار تیمارستانهای کشورهای بزرگ جهان مخصوصاً اروپا و آمریکا افزوده می شود.
ولف آدلر پروفسور دانشگاه «کلمبیا» می گوید:
«موسیقی یکی از عوامل مهم ضعف اعصاب است».
این پرفسور ثابت کرده است که بهترین و دلکش ترین نواهای موسیقی شومترین آثار را روی سلسله اعصاب انسان می گذارد، مخصوصاً اگر هوا گرم باشد این تأثیر مخرب خیلی بیشتر می شود و در مناطق حاره چون عربستان و بعضی نقاط ایران منتهای سوء اثر را دارد.
دکتر آدلر رساله ی مفصلی در بیان زیانهای موسیقی منتشر نموده و در امریکا هزاران تن از مردم پیرو او شده و موسیقی را بر خود حرام نموده و لایحه ی مفصلی تهیه کرده و به مجلس سنای امریکا تقدیم داشتند که برای نجات جامعه و جلوگیری از ضعف اعصاب که یکی از بدبختیهای دنیای متمدن امروزی است لازم است هرگونه کنسرت عمومی قدغن گردد.
ای کاش بشر می فهمید که استعمارگران به منظور تسلط بر اعصاب و نیروی فکری ملتها چگونه از راه موسیقی و الکل در تخدیر و ضعف اعصاب و ایجاد اغتشاشات فکری و بیماریهای روانی فعالیت می کنند و ای کاش انسان عصر اتم به خود می آمد که برای ساعتی کیف و عیش و نوش چگونه نیروهای فعاله خویش را با دست خود در اختیار دشمنان خود گذاشته است
 2- موسیقی عامل رکود فکر: 
موسیقی در نتیجه ی ضعف اعصاب، فکر را راکد و متوقف می سازد و چون طبیعتاً به تدریج علاقمندان به موسیقی به این کار عادت می کنند، اغلب برای همیشه از ترقّیات فکری محروم می گردند.
روی همین اصل، دانشجویانی که بیشتر با موسیقی سر و کار دارند اغلب در ریاضیات و کارهای فکری عقب افتاده و ضعیف هستند.
 3- تنبلی و بی ارادگی:

گذشته از رکود فکری، موسیقی یک نوع تخدیری در انسان به وجود آورده، رفته رفته انسان را در کارها سُست و تنبل و بی اراده و لااُبالی می کند؛ تا جایی که گاهی کارهای ضروری از انسان ها فوت می شود و باز بی پروا در برابر موسیقی می نشیند و گوش می دهد و سرمایه ی جوانی و عمر و نیروی کار و فعالیت و ابتکار خود را در پای موسیقی به رایگان از دست می دهد.
 4- موسیقی، عامل بُهت و ایجاد توجه غیر طبیعی:

کسی که عادت به استماع موسیقی دارد در آن حال، توجه او به ضروریات هم کمتر می شود زیرا توجه و اندیشه اش تمام در گوش او تمرکز یافته و برای شنیدن موسیقی سراپا گوش شده است. علت برخی از تصادفات اتومبیل ها بی شک همان غرق شدن در موسیقی و مجذوب شدن در برابر نغمه های دل انگیز است.
 5- موسیقی، وسیله ی انحطاط اخلاق و غافل شدن از ذکر خداوند:

ما اگر به مجالس موسیقی توجه کنیم، و گناهان و آلودگی ها و باده گساری های در آن را به حساب بیاوریم، آن وقت می فهمیم که موسیقی چه سهم بزرگی در وقوع فحشا و منکرات دارد و می فهمیم که چگونه موسیقی با نغمه های ملایم و دلربای خود لطمه های دل خراش و وحشیانه ای به اخلاق و دین و فضیلت می زند.
بالاخره نغمه های موسیقی اجتماع را به فساد و شهوت و انحراف و لاابالی گری می کشاند و به خصوص در روح اطفال آثار عمیق تر و شوم تری می گذارد.
چقدر عشق بازی های شیطانی که در سایه نوای موسیقی جان گرفته و به رسوایی و بی عفّتی و گناه منجر شده است؛ به خصوص که ترانه های غنایی نوعاً آمیخته با مضامین عشقی و مطالبی هوس انگیز و گناه پرور است
پ)نظرات بعضی دیگر از دانشمندان در مورد موسیقی
دکتر آلکسیس کارل، فیزیولوژیست بزرگ فرانسوی
ساز و آواز و کنسرت ها و اتومبیل ها و ورزش نمی توانند جای فعالیت ها و کارهای سودمند اجتماعی را بگیرند. رادیو نیز مانند سینما و موزیکال، کاهلی کاملی به کسانی می بخشد که با آن سرگرمند بدون شک الکلیسم کارگران ما را از پا در می آورد و سر و صدای رادیو و سینما و ورزش نامناسب روحیه ی فرزندان را فلج می کند
دکتر آرنولد فریدمانی (پزشک بیمارستان نیویورک و رئیس کلنیک سردرد)
او با کمک دستگاه هایی الکترونی تعیین امواج مغز و تجربیاتی که طی مراجعه ی هزاران بیمار بدست آورده ثابت کرده است یکی از عوامل مهم خستگی های روحی و فکری و سردردهای عصبی، گوش دادن به موسیقی رادیو است مخصوصاً برای کسانی که به موسیقی آن دقت و توجه می کنند.
دکتر ربرت (متخصص روانشناسی کودک در انگلیس)
اطفال در رحم مادر تحت تأثیر موسیقی قرار می گیرند و اگر مادر حامله به موسیقی گوش دهد ضربان قلب طفل در رحم زیاد می شود این حالت از 6 ماهگی به بعد است.
دکتر اوریزن اسوت مارون
هیجان بزرگترین عامل سکته های قلبی است هنرمندان اغلب به علت سکته ی قلبی در گذشته اند. از این بیان معلوم می شود هیجانِ حاصله از موسیقی تا چه حد خطرناک است.
ت )پیغام آب
دانشمند ژاپنی به اسم آقای ماسارو ایموتو (M asaru Em oo) تحقیق جالبی کرده .آقای ایموتو در مورد آب و تاثیرپذیری و هوشیاری اون تحقیق کرده .خلاصه نظر ایشون اینه که اگه افکار بشری قبل از اینکه آب یخ ببنده متوجه آب بشن، تصاویر میکروسکوپی حاصل از کریستال آب، بسته به اینکه این افکار مثبت یا منفی باشن، زشت یا زیبا خواهد بود.

 به نظر دکتر ایموتو این تصاویر خوب یا زشت را میشه با استفاده از دعا، موسیقی یا نصب نوشته ای بر ظرف حاوی آب به دست آورد.دکتر شاهین فرهنگ صحبتی داشت در مورد این که هر چه که اسلام سال پیش گفته دانشمند ها الان دارن بهش می رسن ! این یه مورد در باب آب :خداوند می‌فرماید هرآن چه در زمین و آسمان است مرا تسبیح می‌کند.تا به حال از خود پرسیده‌اید این جمله چه معنایی دارد؟

هر ذره‌ای در عالم هستی دارای ادراک و درک و فهم و شعور است. همه ذرات عالم هوشمندانه در مقابل خدای خودشان تعظیم و تسبیح می‌کنند. همه ذرات هستی در محضر خدا هستند وتعبد در مقابل خدا دارند. همه ذرات هستی در ازای تک تک اتفاقاتی که در عالم اتفاق می‌افتد از خودشان واکنش نشان می‌دهند. و این فقط من و شما نیستم که هوشمندانه رفتار می‌کنیم.آب یکی از اینهاست.آب خوب و بد را می‌فهمد.آب زشت و زیبا را می‌فهمد.آب دعا را می‌فهمد. آب اهانت و فحش را می‌فهمد.آب تفاوت قائل است بین فکر مثبت و فکر منفی. آب تفاوت قائل است بین نوشته مثبت و نوشته منفی.آب تفاوت قائل است بین رفتار خوب و رفتار بد. و برای همه این به صورت هوشمندانه واکنش نشان می‌دهد.آب پیام بسیار مهمی برای ما دارد. آب به ما می‌گوید که نگاهی عمیق‌تر به خود بیندازیم. وقتی از نگاه آب به خود می‌نگریم، این پیام به نحوی شگفت‌آور شفاف و واضح می‌شود. ما می‌دانیم که زندگی انسان به طور مستقیم با کیفیت آب هم در درون و هم در اطراف ما ارتباط دارد.

یک محقق ژاپنی با انتشار یافته‌های تحقیقات خود مدعی شد که مولکول‌های آب نسبت به مفاهیم انسانی تأثیرپذیرند.نظریه این محقق ژاپنی که تاکنون از سوی مؤسسات علمی فیزیکی و زیست‌شناسی مورد تأیید قرار گرفته است، مبتنی بر بررسی نمونه‌های فراوانی از کریستال‌های منجمدشده آب و مقایسه آن با یکدیگر است.
تصاویر و اطلاعات ارائه ‌شده در این مقاله،‌ بازتابی از فعالیت «ماسارو ایموتو»، محقق خلاق و رویاپرداز ژاپنی است.«ایموتو» کتابی با نام «پیغام آب» منتشر کرده که برگرفته از یافته‌های تحقیقات جهانی وی است.اگر شما نسبت به تأثیرپذیری افکارتان از وقایع درون یا پیرامونتان شک و تردید دارید، اطلاعات و عکس‌هایی که در اینجا آورده شده را ببیند.این تصاویر مستقیماً بر اساس نتایج به دست آمده در کتاب انتشاریافته «ایموتو» است، مطمئناً در فکر و ذهن شما دگرگونی پدید می آورد و عقاید شما را عمیقاً تغییر خواهد داد.
آب، ماده‌ای بسیار سازگار است، به گونه‌ای شکل فیزیکی آب به آسانی با محیطی که در آن هست، انطباق پیدا می‌کند و نه تنها از نظر فیزیکی تغییر می‌کند، بلکه شکل مولکولی آن نیز تغییر می‌یابد.انرژی یا ارتعاشات محیط، شکل مولکولی آب را تغییر می‌دهد.از این جنبه، نه تنها آب توانایی آن را دارد که از حیث دیداری، محیط خود را منعکس کند، بلکه از حیث مولکولی هم در انعکاس محیط اطراف خود عمل می کند.
«ایموتو»، تغییرات مولکولی آب را به وسیله تکنیک‌های عکسبرداری میکروسکوپ‌های الکترونیکی و مشاهده آن به صورت سند و مدرک درآورده است.از آنجایی که فرم کریستالی آب هنگامی نمایان می‌شود که آب منجمد شده باشد، به همین منظور وی قطراتی از آب را به صورت یخ درآورده و سپس آنها را در یک فضای تاریک میکروسکوپی مورد آزمایش که از قابلیت‌های عکاسی برخوردار بوده، قرار داده است
.تحقیقات وی، آشکارا تغییر شکل ساختار مولکول آب را به نمایش گذاشته است و اثر محیط بر ساختار آب را نشان می‌دهد.برف، بیش از چندین میلیون سال است که بر زمین فرود می آید و همان‌گونه که می‌دانیم، هر دانه برف‌، دارای شکل و ساختار خاص ومنحصربه فرداست.
موسیقی نیز برآب تاثیر منفی  دارد، وشما به این نکته توجه کنید که 75%بدن انسان را آب فراگرفته است وچه تاثیر به سزایی بر بدن ما دارد.
دیدگاه روان شناسان راجع به موسیقی:
روح انسان
از نظر متفکران روانشناس روح انسان دزد است واز روح دیگران تاثیر می گیرد ، بنا بر این اگر دو آدم در کنار یکدیگر بنشینند و حتی با هم حرف هم نزنند روحشان از یکدیگر تاثیر می پذیرد و مثلا فرمودند که انسان هر کسی را که دوست داشته باشد خود بخود ظاهرش هم شبیه او می شود و بدین ترتیب هم اگر انسان موسیقی های این خواننده های آهنگ های حرام را گوش بدهد خودبخود ظاهرش و حتی خلقیاتش مانند خود آن خواننده می شود اینگونه موسیقی ها از قبیل ساسی مانکن و گوگوش و امید و آهنگ های رپ و ... که انسان را در خلسه فرو می برند و باعث می شوند انسان کم کم ظاهرش مثل خواننده مذکور شود و کم کم به تراشیدن ریش با تیغ و سیخ کردن موها و پوشیدن لباس های اجق وجق رو بیاورد .
دیدگاه نویسندگان راجع به موسیقی:
ویکتور هوگو نویسنده مشهور فرانسه:
علت این که ما از موسیقی خوشمان می آید این است که در عالم خیال ها و رویاها فرو می رویم
آرون کوپلند:
 موسیقی انسان را از عالم اصوات بیرون می برد و به یک دنیای خیالی ورؤیایی می راند
لئون تولستوی نویسنده روسی:
« موسیقی محصول احساسات و هدف احوال نفسانی و عواطف انسانی است
کانت فیلسوف آلمانی:
  موسیقی اگر از همه ی موسیقی ها مطبوع تر باشد ولی چون به بشر چیزی نمی آموزد از تمام هنر ها پست تر است
ویلیام جیمز:
ممکن است خداوند از گناهان و گناه موسیقی ما بگذرد؛ ولی ضعف اعصاب دست از سر ما بر نمی دارد.
« ناپلئون هیل» نویسنده ی آمریکایی می نویسد:
« ده چیز است که باعث هیجان و تحریک مغز می شود ، این وسائل ده گانه ای که مغز انسان را به هیجان و فعالیت وادار نموده و نوسانات آن را به اعلاء درجه می رساند به شرح زیر می باشد:
« ده چیز است که باعث هیجان و تحریک مغز می شود ، این وسائل ده گانه ای که مغز انسان را به هیجان و فعالیت وادار نموده و نوسانات آن را به اعلاء درجه می رساند به شرح زیر می باشد:
1- اشتیاق وعلاقه ی جنسی 2- عشق 3- اشتیاق سوزان برای کسب شهرت یا تحصیل مال 4- موسیقی 5- دوستی و رفاقت بین دو مرد یا دو زن یا یک زن و یک مرد 6- تبادل افکار با روح اتحاد و سازگاری بین دو نفر یا بیشتر برای نیل به موفقیت 7- تلقین به نفس 8- تحمل زحمت و مشقت زیاد 9- ترس 10- مخدرات و الکل.
یکی از نویسندگان معاصر می نویسد:
« به آن افراد نادان و بی فکری که به جای تشویق جامعه به صنایع و اختراعات و توجه به اکتشافات به موسیقی و شراب دنبک اهمیت نمی دهند، بگویید یش از این خیانت به کشور روا مدارید.
وقتی استعمار گران و بیگانگان بخواهند اعصاب ملها را ضعیف نموده و آنان را ازکارهای سودمند اجتماعی باز دارند ، به برنامه موسیقی و ساز و آواز آنان بیش از کار و صنعت اهمیت می ده ند.
و یکی ار راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی است چنان چه مقام مظم رهبری در این باره می فرمایند:
راجع به موسیقی و روش مقابله با تهاجم فرهنگی می فرماید: این که ما بگوئیم موسیقی بهترین راه مقابله با تهاجم فرهنگی است، نه من به این معتقد نیستم که موسیقی یک چنین کششی داشته باشد؛ بهتر است بگوییم یکی از راه های مبارزه با تهاجم فرهنگی است.
البته با شرایطی می تواند باشد اما بهترین راهش را این نمی دانم.
موسیقی و استعمار
 
برای بیگانگان و اسعتمارطلبان که در مقام بهره برداری از منابع طبیعی، و ربودن گنج ها و ثروت کشورهای ضعیف هستند، چیزی موثرتر از آشفتگی فرهنگ، و ناتوانی خرد و دانش ملتها نیست.
آنها خوب می دانند ، اگر ملتی فرهنگ صحیح داشته و به حقوق مدنی و اجتماعی خود آشنا و دارای عقل سلیم و اعصاب سالم باشد، هیچگاه اجازه تجاوز به دیگران نمی دهد؛ روی همین اصل سخت می کوشند تا با وسایل مختلف، نیروی خرد و دانش و عزم و اراده ملتهای کوچک را ناتوان ساخته، تااز این ضعف و ناتوانی به نفع توانایی خویش، استفاده گیرند.
از جمله برنامه هایی که در دفتر سیاسی خود برای رسیدن به این مقصود و برده ساختن مردم، تنظیم کرده اند. آزادی افسار گسیخته ازدیاد مجالس سستی و رقص و کنسرت و کاباره ها ، نمایش فیلمهای مهیج شهوت، انتشار عکس عریان و نیمه عریان زنان هوسباز به وسیله رسانه ها و نشر داستانها و رمانهای محرک ، ستایش رقاصه ها، تشویق جوانان به نوازندگی و خوانندگی، سرگرم ساختن ملتها به هر وسیله ای حتی به حل کردن جدول، پخش تصنیفهای مهیج شهوت و اشعار عاشقانه و نمایش رقص خانمها، اینها همه از عواملی است که در نقشه استعمار ، برای ناتوان ساختن اندیشه ملته ا به کار رفته است.
آری آنها می خواهند به وسیله اجرای برنامه های فوق، در دنیای جدید که خود می گویند عصر آزادی و دموکراسی است، بردگی جدیدی به وجود آورده و عده بسیاری از انسانها را در اثر ابتلائات روحی دچار حیرت و سرگردانی، ناتوانیهای فکری، تضییع نیروی تشخیص افسردگی و خمودی، ضعف اعصاب، ضعف جسمانی، انگیزه های قوی اغتشاشات فکری، هیجانات روحی، جنون،بیماریهای قلبی، انتحار، تهییج عشق، شکست عمر و بالاخره تسلیم در برابر استعمار نموده اند، تا از بردگی آنان به سود آقایی خود استفاده تمام و کمال ببرند!
بدیهی است وقتی ما در پیرامون عمل و کارکردموسیقی دقت کنیم، می بینیم آنچه را که بیگانگان می خواهند به نفع سیاست استعماری خود به دست آورند؛ همه رام وسیقی در قدرت و نفوذ تحریکات خود به همراه دارد و آنچه خوبان! همه دارند او به تنهایی داراست! و اگر بگوییم در دنیای امروز موسیقی مجهزترین ابزار استعمار است، راه خطا نرفته ایم.
بر این اساس آن قدر که در موسیقی و انتشار آن تبلیغ می شود، درباره هیچ یک از مسائل ضروری و امور حیاتی بشر تبلیغ نمی شود. صدا وسیما که دستگاه حساسی برای تعلیم و تربیت، گسترش دانش، بالا بردن سطح افکار عمومی، و بهترین دستگاه برای نشر اخلاق و امور معنوی و آشنا ساختن جامعه به راه و رسم صحیح زندگی است، به وسیله موسیقی اکثرا وقات شبانه روزش اشتغال شده و تمام برنامه های اصلاحی تحت الشعاع زیر و بم های موسیقی قرار گرفته است.
چه بسا ملتی که کار و فرهنگ و بهداشت او با مشکلات فراوانی مواجه است. برنامه موسیقی آن از همه چیز کاملتر است.
در برنامه استعمار:
 موسیقی هنر معرفی می شود!
موسیقی را غذای روح می دانند!
موسیقی در رشد گیاهان مؤثر می گردد!
موسیقی سبب فربه شدن گوسفندان می گردد!
موسیقی در ازدیاد شیر گاو و انسان تأثیر می کند!
و حال آنکه هنر باید خدمتگذار بشر باشد نه زیان زننده به جسم و جان او، و غذای روح باید سطح دانش و فرهنگ بشری را بالا ببرد، نه او را به سوی بیماریهای روحی و ناتوانیهای فکری و دیوانگی رهسپار کند. و برای رشد گیاهان آب و کود طبیعی لازم است، تا در بافتها و یاخته ها و اندام و قسمتهای « سیتوپلاسم» و « پروتوپلاسم» گیاهان مؤثر واقع گردد، نه تار و ضرب نوازندگان! و ازدیاد شیر گار و انسان و فربه شدن حیوانات احتیاج به خوراک خوب و کافی دارد تا آنکه هضم و جذب بدن شده و آنگاه شیر خوب به وجود آورد یا جثه حیوان را قوی سازد؛ نوای موسیقی به طور غیر طبیعی و زیان آور به هضم و جذب غذا و ازدیاد شیر کمک می کند.
از همه مهمتر تهمتی است که به عالم علم و جهان پزشکی زده و تبلیغ می کنند که « موسیقی دیوانگی و بیماریهای روحی را معالجه می کند».
اگر چنین است چرا روز به روز بر تعداد بیماران روحی و کثرت مراکز درمانی روانی اروپا و آمریکا و کشرهای دیگر افزوده می شود و چرا آمار خودکشی ها و ناکامی ها روز به روز بالا می رود به طوریکه روانشناسان را متوحش ساخته است!
اگر موسیقی دیوانگان را معالجه می کند چرا دانشمندان و روانشناسان و استادان روشنفکر طب و بهداشت برای خدمت به جهان بشریت، اجازه نمی دهند ویولنیستها و پیانیستها، تار و ضرب و وسایل موسیقی خود را برداشته و وارد تیمارستانها شوند و مدتی بخوانند و بنوازند و دیوانگان را شفای عاجل بخشند تا هزینه ی سنگینی که صرف تیمارستانها و معالجه دیوانگان می شود را لااقل صرف بهبود وضع عقلای مردم نمایند.
آری همه اینها تبلیغات است، زیرا موسیقی یکی از وسایل مجهز بردگی جدید بشر است که به آسانی می تواند در دورترین نقاط به وسیله ماهواره ها زنجیر بردگی خود را به دست و پای بشر ببندد و بر نیروی فکری مرد و زن حکومت نماید. روی هیمن اصل خدمتگزاران جهان بشری و دانشمندان و روانشناسان بزرگ و دلسوز دنیا ، در مقام بیداری جامعه بشریت برآمده تا جهانیان را به این طرز بردگی جدید واقف سازند.
موسیقی را غذای روح می دانند!
موسیقی در رشد گیاهان مؤثر می گردد!
موسیقی سبب فربه شدن گوسفندان می گردد!
موسیقی در ازدیاد شیر گاو و انسان تأثیر می کند!
و حال آنکه هنر باید خدمتگذار بشر باشد نه زیان زننده به جسم و جان او، و غذای روح باید سطح دانش و فرهنگ بشری را بالا ببرد، نه او را به سوی بیماریهای روحی و ناتوانیهای فکری و دیوانگی رهسپار کند. و برای رشد گیاهان آب و کود طبیعی لازم است، تا در بافتها و یاخته ها و اندام و قسمتهای « سیتوپلاسم» و « پروتوپلاسم» گیاهان مؤثر واقع گردد، نه تار و ضرب نوازندگان! و ازدیاد شیر گار و انسان و فربه شدن حیوانات احتیاج به خوراک خوب و کافی دارد تا آنکه هضم و جذب بدن شده و آنگاه شیر خوب به وجود آورد یا جثه حیوان را قوی سازد؛ نوای موسیقی به طور غیر طبیعی و زیان آور به هضم و جذب غذا و ازدیاد شیر کمک می کند.
از همه مهمتر تهمتی است که به عالم علم و جهان پزشکی زده و تبلیغ می کنند که « موسیقی دیوانگی و بیماریهای روحی را معالجه می کند».
اگر چنین است چرا روز به روز بر تعداد بیماران روحی و کثرت مراکز درمانی روانی اروپا و آمریکا و کشرهای دیگر افزوده می شود و چرا آمار خودکشی ها و ناکامی ها روز به روز بالا می رود به طوریکه روانشناسان را متوحش ساخته است!
اگر موسیقی دیوانگان را معالجه می کند چرا دانشمندان و روانشناسان و استادان روشنفکر طب و بهداشت برای خدمت به جهان بشریت، اجازه نمی دهند ویولنیستها و پیانیستها، تار و ضرب و وسایل موسیقی خود را برداشته و وارد تیمارستانها شوند و مدتی بخوانند و بنوازند و دیوانگان را شفای عاجل بخشند تا هزینه ی سنگینی که صرف تیمارستانها و معالجه دیوانگان می شود را لااقل صرف بهبود وضع عقلای مردم نمایند.
آری همه اینها تبلیغات است، زیرا موسیقی یکی از وسایل مجهز بردگی جدید بشر است که به آسانی می تواند در دورترین نقاط به وسیله ماهواره ها زنجیر بردگی خود را به دست و پای بشر ببندد و بر نیروی فکری مرد و زن حکومت نماید. روی هیمن اصل خدمتگزاران جهان بشری و دانشمندان و روانشناسان بزرگ و دلسوز دنیا ، در مقام بیداری جامعه بشریت برآمده تا جهانیان را به این طرز بردگی جدید واقف سازند.
موسیقی و اقتصاد
هزینه‌های سنگینی که امروز خرج موسیقی و مجالس شهوترانی  می‌شود ضربه‌های جبران ناپذیری به اقتصاد این مملکت می‌زند، و نیز در اثر استقبال مردم ازنوازندگان و هنرپیشگان، جوانان ما به فکر کارهای اساسی نمی‌افتند، و نوعاًبه داشتن کارهایی از قبیل هنرپیشگی اکتفا میکنند.شما می‌دانید که مخارجیک دانس، یا یک ساعت آوازه‌خوانی،‌در برخی از عروسی‌ها بیش از حقوق ماهیانه یک استاد دانشگاه است! ایا این پولها که بی هیچ لزومی خرج خواننده‌ها و هنرپیشه‌ها، وبرپاکردن مجالس موسیقی، یا صرف خرید آلات موسیقی می‌شود، به اقتصاد ما لطمه نمی‌زند؟ حداقل هر کدام از این مجامع ده‌هاهزار تومان خرج برمی‌دارد؛ آیا این ولخرجی‌های بیهوده به آتش فقر عمومیدامن نمی‌زند؟گذشته از فقر اجتماعی، عادت به موسیقی در بسیاری ازافراد، فقر فردی را هم به ارمغان می‌آورد، زیرا یک جوان محصل یا کارگر کاسب که به موسیقی عادت کرده است، علاوه بر اینکه از پیشرفت‌های علمی و کسبی باز می‌ماند، اصولاً شخصیت خود را در همین آلودگی‌ها جستجو می‌کند، و در نتیجه گرفتار فقر و بدبختی می‌شود

عاقبت چند نفر از استادان مشهورموسیقی دان جهان
بهتون در 32 سالگی به کلّی کَر شد و از ضعف اعصاب بالاخره دیوانه شد.

باخ موسیقی دان به اختلال حواس و کوری گرفتار شد.

موزارت و شوپن دو تن از موسیقی دانان نامی دچار ضعف قوا و سل شدند.

شومان و دووراک ضعف اعصاب شدید گرفته و سرانجام دیوانه شدند.

شوبرت، واگتر، مندلسن و دوکونیسی این چهار تن به اختلالات عصبی و پریشانی فکری و کشمکش های روحی مبتلا شدند.

فردریک هندل (موسیقی دان آلمانی)، ماریا آلتا(خواننده ایتالیایی، موریس راول(نوازنده ی فرانسوی)؛ این سه تن مبتلا به نابینایی شدند. و... .
ودر اینجا به طول عمر برخی دیگر ازموسیقی دانان می پردازیم:
1- مالیران :استاد معروف موسیقی در حال خواندن آواز در سن 27 سالگی سکته کرد
2- پر گولوزی :نوازنده ایتالیایی در سن 26 سالگی
3- بلینی : نوازنده ایتالیایی در سن 34 سالگی
4- موریس ژوبر : نوازنده فرانسوی در سن 40 سالگی
5- شوسون : نوازنده فرانسوی در سن 30 سالگی
6- نیکلا دوگرینی : نوازنده فرانسوی در سن 32 سالگی
7- ژاربیژه : نوازنده فرانسوی در سن 37 سالگی
8- مندلس : نوازنده آلمانی در سن 38 سالگی
9- هوگو ولف : نوازنده آلمانی در سن 43 سالگی
10- ماکس رگر : نوازنده آلمانی در سن 43 سالگی
11- موزارت :نوازنده اتریشی در سن 35 سالگی
12- شوبرت : نوازنده اتریشی در سن 31 سالگی
13- لانر : نوازنده اتریشی در سن 42 سالگی
14- حبیب سماعی : نوازنده ایرانی در سن 45 سالگی
 غنا و موسیقی در قرآن کریم
 
بعضی از سور در مکه نازل شده است مانند سوره ی فرقان، سوره لقمان، سوره اسراء و سوره نجم و بعضی در مدینه نازل شده است مانند سوره حج و سوره جمعه. از این سور می توان فهمید که قرآن از همان ابتدای بعثت با موسیقی مبارزه می کرده و آن را مورد نکوهش و حتی چنانچه از آیات سوره لقمان روشن می شود صریحاً موردتحریم قرار داده و مبارزه با موسیقی مانند مبارزه با بت پرستی از ابتدایی ترین احکام اسلام قرار داشته است. قرآن کریم نیاز به مفسر دارد و مفسران حقیقی آن، ائمه ی معصومین علیهم السلام می باشند. هر آیه ای از قرآن بطنی دارد و هر بطن آن هفتاد بطن دارد ما آیاتی که پیرامون موسیقی بود را آورده ایم و روایات آن آیات را از لسان مبارک ائمه اطهار علیهم السلام ذکر می نماییم. در قرآن کریم آیاتی پیرامون موسیقی می باشد که ما به پنج آیه پیرامون موسیقی می پردازیم. که آنها عبارتند از:
آیه اول:
 
« فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثانِ وَ اجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ »(
ترجمه: از پلیدیها، از بتها اجتناب کنید و از سخن باطل و بی اساس بپرهیزید.
ابوبصیر می گوید: از امام جعفر صادق علیه السلام درباره سخن خدای تعالی که می فرماید: « از پلیدیها، از بتها اجتناب کنید و از سخن باطل و بی اساس بپرهیزید». سئوال کردم، امام علیه السلام فرمود: منظور غناء (آواز طرب انگیز) است.
امام جعفر صادق علیه السلام درباره ی آیه ی شریفه فرمود: منظور از پلیدی شطرنج و مراد از سخن باطل غنا وو آواز طرب انگیز است.
آنجا که قرآن کریم اوصاف بندگان صالح و عبادالرحمن را بر می شمارد می فرماید:
آیه دوم:
 
« وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً »(
ترجمه: و آنانند که حاضر شوند در مجالس غنا و ...
امام جعفر صادق علیه السلام در مورد سخن خدای تعالی که می فرماید: بندگان خاص خداوند کسانی هستند که هرگز شهادت به باطل نمی دهند.
فرمود: منظور غناء است.
علی بن ابراهیم قمی در تفسیرش که به طور کامل یک تفسیر روائی می باشد - « زور» را به غناء و مجالس لهو تفسیر نموده است.
در تفسیر جوامع الجامع آمده است: منظور از این آیه این است که بندگان خاص خداوند در مجالس بی فایده و بدکاران شرکت نمی کنند.
در تفسیر شریف لاهیجی آمده است که : احادیث اهل بیت متکثر الورد است که ، مراد از « زور» غناست، لیکن علی بن ابراهیم روایت کرده که مراد از «زور» غنا و مجالست با اهل لهو است، اعم از آنکه غنا باشد یا غیر آن.
آیه سوم:
 « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ »
ترجمه: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خداوند گمراه کنند و به دنبال آن ، آیات الهی را مسخره می کنند. خداوند بدین عمل آنها را به عذاب خوار کننده ای مبتلا می سازد
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: غنا از جمله چیزهایی است که خداوند برای ارتکاب آن وعده ی عذاب جهنم داده است.
سپس آن حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خداوند گمراه کنند و به دنبال آن ، آیات الهی را مسخره می کنند. خداوند بدین عمل آنها را به عذاب خوار کننده ای مبتلا می سازد.
امام صادق علیه السلام فرمود: مجلس خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است که خداوند به اهل آن نمی نگرد (آنها را مورد لطفش قرار نمی دهد) و این مصداق همان چیزی است که خداوند عزوجل فرموده: « بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خدا گمراه سازند».
مردی می گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم، کسی به ایشان گفت: پدر و مادرم فدای شما باد، همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی ) می نوازند من هنگامی که برای قضای حاجت می روم ، چه بسا نشستن خودم را طول می دهم تا صدای آنها را بیشتر بشنونم!!
امام علیه السلام فرمود: این کار را انجام مده! در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذر و بهانه ای نداری، مگر سخن حق تعالی را در قرآن کریم نشنیده ای که می فرماید:
« إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً »
ترجمه: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خداوند گمراه کنند و به دنبال آن ، آیات الهی را مسخره می کنند. خداوند بدین عمل آنها را به عذاب خوار کننده ای مبتلا می سازد
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: غنا از جمله چیزهایی است که خداوند برای ارتکاب آن وعده ی عذاب جهنم داده است.
سپس آن حضرت این آیه شریفه را تلاوت فرمود: بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خداوند گمراه کنند و به دنبال آن ، آیات الهی را مسخره می کنند. خداوند بدین عمل آنها را به عذاب خوار کننده ای مبتلا می سازد.
امام صادق علیه السلام فرمود: مجلس خوانندگی لهو و باطل، مجلسی است که خداوند به اهل آن نمی نگرد (آنها را مورد لطفش قرار نمی دهد) و این مصداق همان چیزی است که خداوند عزوجل فرموده: « بعضی از مردم هستند که سخنان بیهوده خریداری می کنند تا مردم را از روی جهل و نادانی از راه خدا گمراه سازند».
مردی می گوید: نزد امام صادق علیه السلام بودم، کسی به ایشان گفت: پدر و مادرم فدای شما باد، همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی ) می نوازند من هنگامی که برای قضای حاجت می روم ، چه بسا نشستن خودم را طول می دهم تا صدای آنها را بیشتر بشنونم!!
امام علیه السلام فرمود: این کار را انجام مده! در روز قیامت در برابر خداوند هیچ عذر و بهانه ای نداری، مگر سخن حق تعالی را در قرآن کریم نشنیده ای که می فرماید:
« إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ کُلُّ أُولئِکَ کانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً »
« گوش و چشم و دل همگی مسئولند و در برابر کارهایی که انجام داده اند از آنها سئوال می شود».
مرد گفت: به خدا سوگند گویا تا به حال این آیه قرآن را از عرب و غیر عرب نشنیده بودم. دیگر به خداوند این کارها را انجام نمی دهم و از او آمرزش می طلبم.
بعد امام علیه السلام فرمود: برخیز و غسل کن و آنچه می توانی نماز بخوان تاکنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چقدر حال بدی داشتی اگر بر این حال می مردی.
لهو الحدیث هر سخن نادرستی است که انسان را از شنیدن و پذیرفتن سخن حق که کلام خدا و قرآن مجید است باز دارد؛ مانند داستان های خرافی و قصه هایی که شنونده را به فساد ،فسق و فجور می کشاند و نیز مانند آوازه خوانی و سرگرمی به آلات موسیقی.
آشکار است که سرگرمی به هر یک از امور باطله آدمی را از شنیدن و پذیرفتن معارف اعقتادی قرآن مجید و دستورات عملیه ی آن و داستان های عبرت بخش آن و گزارشات عجیبه ی عالم آخرت و بهشت و دوزخ که بیان فرموده، باز می دارد و اگر شخص سخنان حق را بشنود مسخره می کند و چنین آدمی هرگاه آیات قرآن مجید برایش خوانده شود، کبر ورزد و از پذیرفتن آنها رو برگرداند؛ مانند اینکه این آیات را اصلاً نشنیده و ندیده است ، چنانچه در آیه ی 7 سوره ی لقمان این چنین می فرماید: « و هرگاه بر این مردم آیات قرآن تلاوت شود چنان با غرور و تکبر پشت گردانند که گویی هیچ آن آیات الهی را نشنیدند ، پنداری از هر دو گوش کر هستند این مردم را به عذاب دردناک بشارت ده».
و خلاصه کسی که به ساز و آواز و سایر اباطیل سرگرم شد و مشتری آنها گردید کجا به خدا و آخرت و حقایق قرآن مجید آشنا و مشتری می گردد و آنها را خواهان می شود و نتیجه ی گرویدن به اباطیل ، بی ایمانی و موهوم پنداشتن حقایق است و چنین شخص نادانی گمراه و گمراه کننده و مورد وعده ی عذاب الهی در آیه های 6 و 7 سوره ی لقمان است. از آنچه که توضیح داده شد معلوم گردید که غنا لهو الحدیث است و بر آن وعده ی عذاب داده شده، پس گناه کبیره است.
غنا از گناهان کبیره است
 از گناهانی که به کبیره بودنش تصریح شده ، سرگرمی به آلات موسیقی و نواختن انواع سازها مانند تار و کمانچه و پیانو و طنبور و نظائر آن یا گوش دادن به آنهاست.
و یکی از ملاکهای گناه کبیره آن است که : خدای تعالی بر آن وعده آتش دوزخ داده است.
و یکی از ملاکهای گناه کبیره آن است که : خدای تعالی بر آن وعده آتش دوزخ داده است.
پس غناء (آواز طرب انگیز)یکی از گناهان کبیره می باشد زیرا امام هشتم حضرت رضا علیه السلام فرمود:
« اعلم ان الغناء مما وعدالله علیه النار فی قوله: « وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یَشْتَری لَهْوَ الْحَدیثِ لِیُضِلَّ عَنْ سَبیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ »
بدان همانا غناء از چیزهایی است که خدای تعالی در سخنش بر آن وعده ی آتش داده است: « و بعضی از مردم سخنان بیهوده را می خرند تا مردم را از روی نادانی، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهی را به استهزاء گیرند، برای آنا ن عذابی خوار کننده است.
در تفسیر قمی « حدیث لهو» به عناء و نوشیدن خمر و تمام آلات لهو تفسیر شده است.
و مرحوم طبرسی با استفاده ی از سخن امام محمد باقر و امام جعفر صادق و حضرت رضا علیهم السلام و بسیاری از مفسرین، « حدیث لهو» را به غنا تفسیر نموده است.
مرحوم علامه سید عبدالله شبر رحمه الله علیهمی فرماید: هر چیزی که انسان را از کارهای خوب باز دارد، مانند غناء و سخنان دروغ و مضحکه ها و سخنان بی فایده، حدیث لهو به شمار می آید.
آیه چهارم:
« و الذین عن اللغو المعرضون»
ترجمه: مومنان کسانی هستند که از هر گونه لغو و سخن بیهوده دوری می کنند.
« و الذین عن اللغو المعرضون» یعنی عن الغناء و الملاهی.
مومنان کسانی هستند که از هر گونه لغو و سخن بیهوده دوری می کنند (یکی از مصادیق لغو، غناء و آلات لهو می باشد).
با توجه به مطالب فوق روشن می شود که مجلس ساز و آواز یکی از نمونه های آشکار مجالس باطل می باشد.
آیه پنجم:
 
« أَ فَمِنْ هذَا الْحَدیثِ تَعْجَبُونَ * وَ تَضْحَکُونَ وَ لا تَبْکُونَ * وَ أَنْتُمْ سامِدُونَ »
ترجمه: آیا از این سخن تعجب می کنید و می خندید و نمی گریید و پیوسته در غفلت و هوسرانی به سر می برید.
برخی از مفسران قرآن کلمه ی « سامدون» را در این آیه شریفه به معنای اشتغال به غنا و آوازه خوانی داسنته اند.
علی شریحی در تفسیر البشائر:
« سمود» به معنای لهو و «سامد» به معنای لاهی است. و معنای آیه ی « انتم سامدون » این است، شما مشغول لهو و لعب هستید و از هدف آفرینش غافلید.
علامه امینیرحمه الله علیهدر کتاب الغدیر از دوازده تفسیر اهل سنت نقل کرده است که طبق روایت عکرمه از ابن عباس، منظور از «سمود» غنا وآوازه خوانی است ، زیرا در لغت قبیله ی حمیر هرگاه بگویند: « سمِّدلَنا» منظورشان این است که برای ما آواز بخوان.
سنت
 سنت که در لغت به معنای راه روشن و پسنیدده و در اصطلاح فقهاء عبارت است از قول(گفتار)، فعل (رفتار) و تقریر (امضای) پیامبر و معصومین علیهم السلام ، از منابع مهم احکام اسلامی است.
احادیث فراوانی (به صورت قول، فعل و تقریر) در کتابهای حدیثی از معصومین علیهم السلام درباره ی غنا و موسیقی نقل شده که در حرمت هر دو به حد تواتر رسیده است.

احادیث فراوانی (به صورت قول، فعل و تقریر) در کتابهای حدیثی از معصومین علیهم السلام درباره ی غنا و موسیقی نقل شده که در حرمت هر دو به حد تواتر رسیده است.
ضررهای موسیقی از دیدگاه دانشمندان اسلامی:
1_ ایجاد عدم تعادل و توازن بین اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک.
2_ مرض مانی
بیماری روانی است که براثر از بین رفتن لایه های فکر، قدرت تصمیم گیری بجا وصحیح را از بین می برد.
3_ مرض سیکلوتیمی
4_ کوتاهی عمر معروف است دوران عمر طبیعی بشر 120 سال است، ولی فیزیولوژیست ها و علمای وان شناس و زیست شناس و به و یژه متخصصان علوم روانی و اعصاب معتدند که بشر هرگاه در محیطی قرار بگیرد که از سر و صداها دور و روان و اعصابش از ناراحتی های گوناگون و پیش آمدهای ناگوار بر کنار و اعصاب او سالم بوده و بهداشت او دقیقاً مراعات گردد؛ طول عمر او به مراتب بیشتر از 120 سال خواهد شد و حتی به چند برابر این سن هم خواهد رسید. چنانچه اغلب جراید عنوان کهنسال ترین افراد و عصر حاضر کسانی را معرفی کرده اند که گاهی عمرشاننزدیک به دو قرن رسیده است. (برای اطلاعات بیشتر درباره ی نام این افراد به کتاب تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان مراجعه نمایید).
5_ مرض پارانویا
6_ ضعف اعصاب
7_ اختلالات دماغی (اغتشاشات مغزی ، هیجانات روحی - جنون)
8_ تأثیرات قلبی
9_ واسطه انتحار و خودکشی
10_ بیماری فشار خون
پزشکی در اروپا ضمن تجسس از علل فشار خون که در دنیای جدید بسیار فراوان شده است بازوبند فشار خون را به بازو بسته و دگمه ی رادیو را باز و با گوش دادن به برنامه های مختلفه ی موسیقی به نتایج زیر رسید:
الف: هر قدر موسیقی نامطبوع و زننده باشد درجه ی فشار خود اضافه می شود و در موقع استماع صداهایی که موجب کسالت روح و ناراحتی می باشد بالا رفتن درجه ی فشار خون به حدی بود که پزشک را متوحش ساخت.
ب: قسمتی از برنامه های موسیقی هیچگونه اثری را در شنونده به جای نگذارده و به اندازه ی پر قویی هم در او موثر نیست.
ج- برخی از موسیقی ها اثر آرام کننده داشته و تا مدتی که ادامه دارد فشار را از حد معمول پایین می آورد.
د: بالاخره موسیقی چنان تأثیر در روی فشار خون پزشک داشت که به طور جدی سلامتی او را تهدید نمود.
11_ عامل فحشاء
یکی از بزرگترین اثر سویی که شنیدن موسیقی در بردارد سوق دادن افراد مخصوصاً دختران و پسران جوان به طرف شهوت و تحریک و قوای حیوانی است و خلاصه دختر و پسر جوانی که ممکن بود قبل از شنیدن موسیقی تحت تأثیر شرم و حیا و عفت و یا عوامل دیگر اخلاقی قرار داشته و راضی به یک رشته کارهای ننگین شهوی و حیوانی نشوند چنان با شنیدن موسیقی ممکن است خود آماده ی ننکین ترین عملی گردند که ابداً گویا درسی از عار و ننگ و عفت و رشاد در زندگی نخوانده اند و تأثیر سوء موسیقی در این جهت بدرجه ایست که می توان گفت یک قسمت مهم از اشاعه ی فحشاء و تجاوزات بنوامیس در دنیای روز، مربوط به پخش نوارهای شوم و آهنگهای مهیج موسیقی است.
12_ تضعیف و تضییع حس بینایی (باصره)
از نظر فیزیولوژی چشم؛ حرکت عضلات صاف چشم توسط دو دسته اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک صورت می گیرد.
وقتی تحریکات خارجی (موسیقی) تعادل بین این دو سیستم عصبی را به هم بزند، در این صورت یکی از آثار شوم آن ضعف نیروی باصره خواهد بود.
13_ تضعیف و تضییع حس شنوایی (سامعه)
14_ هیجان
15_ سلب اراده و شکست شخصیت
16_ سلب غیرت
17_ عامل جنایت
1-یک مجله در سوئیس، مقاله‌ای تحت عنوان « جنون موسیقی »نوشت که در آن موسیقی را از جهات مختلف محکوم کرد،‌ و آنرا به شدت موردانتقاد قرار داد.باعث نوشتن این مقاله این بود که جمعیتی درحدود صد وپنجاه هزار نفر، در یکی از میدانهای پاریس، برای شنیدن موسیقی گرد هم آمدهبودند، و پس از اجرای یک کنسرت آنان چنان به هیجان آمدند که ویترین‌ها راشکستند و مغازه‌ها را ویران کردند و عده‌ای زخمی و مجروح شدند.
۲- درایالت لتیل راک جوانی پیانو یاد می‌گرفت، نغمات موسیقی چنان در روح آن جوانهیجان ایجاد کرد که بدون دلیل از جای برخاست و با ۱۹ ضربه چاقو، معلم خودرا از پای درآورد.
18_ جلب توجه غیر طبیعی
19_ از دست دادن نیروی فکری
20_ تضییع نیروی قضاوت
21_ افسردگی و اخمودگی
یکی از اثرات موسیقی ، ایجاد حالت افسردگی و خمودگی است. هر اندازه که موسیقی بر اعصاب مسلط شده باشد به همان اندازه روح کاهلی، افسردگی و خمودگی بر انسان مستولی خواهد شد، رغبت مطالعه را در انسان کم می کند، استعداد را ضعیف می کند وبا توجه به تأثیرات عمیق و زیان بخشی که موسیقی روی مغز و اعصاب دارد، نبوغ فکری و استعداد فطری آنها را برای پیشرفت در تحصیل به کل از بین می برد.
موسیقی در اثر تسلط یافتن بر اعصاب و روان حالتی در شخص ایجاد می کند که انسان را به کلی از قضاوت های صحیح و اندیشه های درست باز داشته و گاهی همه چیز را در نظر او یکسان نمایش می دهد.
22_ تهییج عشق
از آثار شوم نوارهای موسیقی در هم شکستن عواطف در شنونده است. زیرا موسیقی عواطف را کم کرده و ممکن است آهسته آهسته از بین ببرد. زیاد تجربه گردیده است کسانی که حس محبت و عواطف انسانیت آنان به درجه ای فوق العاده بوده که با شنیدن کوچکترین منظره تأثیر انگیز متأثر می شدند. پس از شنیدن موسیقی به طور مداوم چنان عواطف خود را از دست داده اند که بزرگترین مناظر رقت بار و جگرخراش ، کوچکترین تأثیری در آنها بجای نخواهد گذارد، البته هر قدر موسیقی بیشتر شنیده شود به همان درجه عواطف هم کم می گردد. اشتباه نشود گاهی ممکن است نوازندگان موسیقی با دیدن بعضی از مناظر بسیار کوچک دچار ناراحتی شدیدی گردیده و حتی گریه به خاطر ضعف شدید اراده ی آنها و از بین رفتن تعادل قوای آنان است. و ضعف اراده و اعصاب را نباید با موضوع عاطفه اشتباه کرد.
23_ شکست عمر و جوانمرگی
24_ زنجیر بردگی
25_ روش لغو
26_ اتلاف وقت
27- سبب نفاق
 امام صادق علیه السلام فرمود:
نواختن موسیقی ( مثل تار و ...) نفاق را در دل می رویاند همان طوری که آب سبزه را می رویاند.
28- بدبختی جامعه
 از امام سجاد علیه السلام روایت شده است:
« لَا یُقَدِّسُ اللَّهُ أُمَّةً فِیهَا بَرْبَطٌ یُقَعْقِعُ »
پاک و سعادتمند نمی شوند ملتی که در میان آنان بربط ( که یکی از آلات موسیقی می باشد) به صدا در آید.
« لَا یُقَدِّسُ اللَّهُ أُمَّةً فِیهَا بَرْبَطٌ یُقَعْقِعُ »
پاک و سعادتمند نمی شوند ملتی که در میان آنان بربط ( که یکی از آلات موسیقی می باشد) به صدا در آید.
28- عامل زنا
 رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: « الْغِنَاءُ رُقْیَةُ الزِّنَا »
غنا و (موسیقی) کاری است که انسان را به زنا می کشاند.
و در حدیث دیگری آمده است که:
از غناء و موسیقی دوری کنید زیرا موسیقی حیاء را از بین می برد و سبب زیاد شدن غریزه جنسی می شود، مردانگی را نابود می سازد و هر کاری که شراب می کند موسیقی هم انجام می دهد و اگر مبتلا به موسیقی شدید از زنان بپرهیزید برای آن که موسیقی و غناء انسان را به زنا می کشاند.
غنا و (موسیقی) کاری است که انسان را به زنا می کشاند.
و در حدیث دیگری آمده است که:
از غناء و موسیقی دوری کنید زیرا موسیقی حیاء را از بین می برد و سبب زیاد شدن غریزه جنسی می شود، مردانگی را نابود می سازد و هر کاری که شراب می کند موسیقی هم انجام می دهد و اگر مبتلا به موسیقی شدید از زنان بپرهیزید برای آن که موسیقی و غناء انسان را به زنا می کشاند.
29- بی غیرتی
 امام صادق علیه السلام فرمود:
به شیطان قفندر(بد قیافه) گفته می شود زمانی که در خانه کسی چهل روز با وسایل موسیقی(چون تار بنوازد) و مردان و زنان در آن مجلس باطل گرد آیند شیطان تمام اعضای بدن صاحبخانه را لمس می کند( به طوری که چشم و گوش ، زبان و سا یر اعضایش در مسیر و فرمان شیطان و گناه قرار می گیرند) بعد از آن برای اینکه کاملاً او را در زشتی و ظلمت غرق کند نفسی شیطانی در او می دمد که بعد از آن غیرت را از دست می دهد آن چنان که نسبت به رابطه نا مشروع دیگران با همسرش بی تفاوت می شود.
به شیطان قفندر(بد قیافه) گفته می شود زمانی که در خانه کسی چهل روز با وسایل موسیقی(چون تار بنوازد) و مردان و زنان در آن مجلس باطل گرد آیند شیطان تمام اعضای بدن صاحبخانه را لمس می کند( به طوری که چشم و گوش ، زبان و سا یر اعضایش در مسیر و فرمان شیطان و گناه قرار می گیرند) بعد از آن برای اینکه کاملاً او را در زشتی و ظلمت غرق کند نفسی شیطانی در او می دمد که بعد از آن غیرت را از دست می دهد آن چنان که نسبت به رابطه نا مشروع دیگران با همسرش بی تفاوت می شود.
30-رفتن برکت
 حضرت محمد صلی الله علیه و آله فرمود:
فرشتگان به خانه ای که شراب و وسایل موسیقی و قمار (مثل دایره، طنبور ، نرد) در آن باشد وارد نمی شوند. و دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد ، خیر و برکت هم از آنجا می رود

فرشتگان به خانه ای که شراب و وسایل موسیقی و قمار (مثل دایره، طنبور ، نرد) در آن باشد وارد نمی شوند. و دعای اهل خانه مستجاب نمی گردد ، خیر و برکت هم از آنجا می رود
امام علی(ع) :ملائکه به خانه ای که در آن شراب یا آلت موسیقی یاساز باشد داخل نمی شوندودعای اهل خانه مستجاب نمی شود وبرکت از آنها گرفته می شود.
31- غضب خدا
 امام صادق علیه السلام فرمود:
من بقی بیته طنبور اربعین صباحاً، فقد باءَ بغضب من الله.
هر کس در خانه اش چهل روز طنبور بماند، به غضب خدا گرفتار می شود.(

من بقی بیته طنبور اربعین صباحاً، فقد باءَ بغضب من الله.
هر کس در خانه اش چهل روز طنبور بماند، به غضب خدا گرفتار می شود.(
32-ازدیادشهوت
اثر دیگر اثرات این آلت بر انسان این است که می گویند موسیقی انسان را شهوانی میکند که از نظر علمی نیز کاملاً درست است، موسیقی باعث می شود که هیپوتالاموس هورمونی را ترشح کند و این هورمون تیروئید را فعال سازد و تیروئید با تولید هورمون باعث افزایش تولیدات اسپرم در بیضه می شود و اصطلاحا کیسه اسپرمی که باید ظرف دو، سه هفته یا یک ماه پرشود ظرف یک تا دو روز کامل میشود
 وعوامل دیگری ازجمله : - قساوت قلب مرگ ناگهانی و....
 شهید استاد مطهری(ره(
واقعا" موسیقی قدرت عظیم و فوقالعاده ای مخصوصا" از جهت پاره کردن پرده عفت و تقوا دارد .
امام خمینی(ره(
موسیقی با تریاک فرقی ندارد . تریاک یک جور خلسه می آورد ، این یک جور دیگر
برخی دیگراز اثرات منفی غنای حرام :
1: سستی اراده:

سرگرمی های نامطلوب باعث سستی اراده آدمی می شود. قال علی(ع): «اللهو یفسد عزائم الجد» آن حضرت(ع) همواره یاران را از پرداختن به لهو و لعب منع می کردند. آن حضرت همچنین می فرمایند: «اهجر اللهو فانک لم تخلق عبثا فتلهو و لم تترک سدی فتلغو»  از سرگرمی بیجا دوری کنید زیرا تو بدون هدف، خلق نشده ای و یله و رها نمی باشی.

2: دورماندن و غفلت از حقیقت:
دورماندن اندیشه آدمی از دستیابی به واقعیات نتیجه منفی توجه به لهو لعب (موسیقی مطرب، عناء حرام) است. حضرت علی(ع) می فرمایند: «ابعد الناس عن صلاح المستهتر باللهو» دورترین مردم از صلاح کسی است که در لهو و لعب غوطه ور باشد.
نیز فرمود: «اول اللهو لعب و آخره حرب»  آغاز لهو، بازی است و انجام آن تخاصم و درگیری است.

3: دورماندن از موفقیت و نجات:

حضرت علی(ع) فرمود: دورترین انسان از (رحمت) خدا کسی است که: سرگرم به شنیدن غناء باشد (یکی از مصادیق لهو، غنا است). توجه: لهو، اختصاص به غنا ندارد و هرگونه سرگرمی غیرمجاز و نامشروع را شامل می گردد. در حدیث آمده است: «لهو المؤمنین فی ثلاث: التمتع بالنساء و مفاکهه الاخوان، وصلاه اللیل» «سرگرمی سالم انسان های با ایمان در سه چیز است. کامگیری حلال از زن، شرکت در جلسات دوستان، و انجام نماز شب»
4: ضعف عقل
لهو باعث ضعف عقل و تقویت حالت حماقت آدمی می شود، چنانچه امیرمؤمنان(ع) فرمود: رب لهو یوحش حرا«چه بسا که لهو و سرگرمی ناروا باعث احساس تنهائی آدمی گردد»، چنانکه در رهنمودی دیگر آمده است: «اللهو قوت الحماقه »؛ «لهو، خوراک، حماقت است».


5: ضعف ایمان
لهو و لعب مایه تضعیف شدن ایمان انسان می شود. قال علی(ع): «مجالس اللهو تفسد الایمان»جلسات لهو سرگرمی ناروا دل آدمی را فاسد می کند.


امام صادق(ع) فرمود: «یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا» ؛ «شیعیان ما در شادی ما شاد و در اندوه ما غمناک هستند


در بیان دیگر پیامبر اکرم(ص) نقل شده که: «افضل الأعمال بعد الصلاه ادخال السرور فی قلب المؤمن بمالا اثم فیه >>و چنان که فرموده اند هرکس شیعیان ما را شاد بسازد ما را خشنود ساخته است. بنابراین، اصل شادی و سرورنه تنها نکوهیده نیست بلکه مورد تمجید است
عواقب وخیم غناء و موسیقی پس از مرگ
 1- با روی سیاه محشور می شود
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
کسی که اهل طنبور است روز قیامت محشور می شود در حالی که سیاهترین صورت را دارد و به دستش تنبوری از آتش جهنم است و بالای سرش هفتاد هزار فرشته عذاب همراه با گرزی که در دست دارند بر سر و صورتش می کوبند و کسی که اهل (غناء و موسیقی) است از قبرش بیرون می آید در حالی که نابینا و گنگ و کر خواهد بود . همچنین زنا کار و آنکه فلوت و دایره می زند همانند ایشان محشور می شود.
2- خدا نظر رحمت به او نمی فرماید.
در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می خوانیم:
خمسه لا ینظر الله الیهم یومالقیامه- الی ان قال: - و المغنی.
خداوند در قیامت به پنج طایفه نظر رحمت نمی کند و یکی از آنان مغنی (آوازه خوان) است.
3- به صورت خوک و بوزینه در می آیند
 از ابی هریره روایت شده که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود:
گروهی از این امت مسخ شده و به صورت بوزینه و خوک در می آیند .
گفتند: یا رسول الله، مگر آنها شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله نمی دهند؟
فرمود: بلی، روزه هم می گیرند، نماز نیز می خوانند، حج نیز به جای می آورند.
گفتند: پس عیب آنها چیست؟
فرمود: آنها وسایل ساز و موسیقی و دایره را به کار می برند و کنیزان آوازه خوان می گیرند و با شب نشینی به می گساری و لهویات خویش را به صبح می رسانند که مبدل به بوزینه و خوک خواهند شد.


گروهی از این امت مسخ شده و به صورت بوزینه و خوک در می آیند .
گفتند: یا رسول الله، مگر آنها شهادت به لا اله الا الله و محمد رسول الله نمی دهند؟
فرمود: بلی، روزه هم می گیرند، نماز نیز می خوانند، حج نیز به جای می آورند.
گفتند: پس عیب آنها چیست؟
فرمود: آنها وسایل ساز و موسیقی و دایره را به کار می برند و کنیزان آوازه خوان می گیرند و با شب نشینی به می گساری و لهویات خویش را به صبح می رسانند که مبدل به بوزینه و خوک خواهند شد.
4- در گوشش سرب ذوب شده (گداخته) می ریزند.
 در حدیثی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله می خوانیم:
کسی که در مجلس زن خواننده بنشیند که به آوازه خوانی وی گوش دهد، خداوند به گوش های او سرب خواهد ریخت.


کسی که در مجلس زن خواننده بنشیند که به آوازه خوانی وی گوش دهد، خداوند به گوش های او سرب خواهد ریخت.
5- در قیامت به صورت نابینا و گنگ و کر خواهد بود.
 کسی که در دنیا موسیقی گوش نمی کند آیا ثوابی هم برای آن بیان شده است یا نه؟ جواب این سئوال را از لسان گویای امام رضا علیه السلام می خوانیم.
ثواب پرهیز از غناء
امام رضا علیه السلام فرمود:
کسی که از غناء دوری کند در عوض، درختی در بهشت است که خداوند دستور می دهد باد آن را به حرکت در آورد . نغمه خوشی از آن درخت بهشتی بلند می شود که مانند آن را تا به حال نشنیده است و کسی که از غناء اجتناب نکند آن صوت زیبا را نمی شنود.
تا اینجا آثار وخیم موسیقی در دنیا و آخرت را آوردیم و قبل از وارد شدن به مبحث پزشکی و سخنان دانشمندان خوب است که بپردازیم به موضوعی درباره ی خرید و فروش و تعلیم و تعلّم موسیقی و ببینیم که چه حکمی دارد.

ثواب پرهیز از غناء
امام رضا علیه السلام فرمود:
کسی که از غناء دوری کند در عوض، درختی در بهشت است که خداوند دستور می دهد باد آن را به حرکت در آورد . نغمه خوشی از آن درخت بهشتی بلند می شود که مانند آن را تا به حال نشنیده است و کسی که از غناء اجتناب نکند آن صوت زیبا را نمی شنود.
تا اینجا آثار وخیم موسیقی در دنیا و آخرت را آوردیم و قبل از وارد شدن به مبحث پزشکی و سخنان دانشمندان خوب است که بپردازیم به موضوعی درباره ی خرید و فروش و تعلیم و تعلّم موسیقی و ببینیم که چه حکمی دارد.
برخی دیگر از تاثیرات موسیقی درمعنویت انسان
1- کشیده شدن پرده ای روی قلب و درک نکردن بسیاری از اسرار هستی
2- لذت نبردن از مناجاتهای طولانی با خداوند
3- همیشه در تیررس شیطان بودن
 یک نمونه از مشاهده های پیامبر اسلام (ص) در شب معراج :
 زنهای آوازه خوان با میله ای آتشین که از پشتشان وارد میشود عذاب میشوند
چند داستان
1-             در کوچه های بغداد


حضرت موسی بن جعفر علیه السلام ، در یکی از کوچه های بغداد می گذشت از خانه ای آوای زنان آوازه خوان به گوشش رسید حضرت که با تعجب و تأسف از کنار دیوار می گذشت کنیزکی دید که برای ریختن خاکروبه به کوچه آمد. فرمود: ای کنیزک این خانه مال کیست؟ عرض کرد : مال مردی از مشاهیر این شهر به نام بِشر است ، فرمود او آزاد است یا بنده؟ عرض کرد: آزاد است و بندگان زیادی دارد.
حضرت فرمود: راست گفتی او آزاد است که چنین به لهو و لعب آغشته شده و اگر او بنده بود هرگز در برابر مولای خود چنین گستاخ نبود و مرتکب چنین گناه نمی شد.
امام از آن محل گذشت و کنیزک به خانه برگشت و سئوال و جواب را با همان بیان به (بشر) در حالی که بر سر بساط شراب نشسته بود گفت، این بیان جالب و موعظه ی سودمند و منطق حکیمانه آن چنان در دل او اثر گذاشت و به طوری او را تکان داد که بی اختیار از جای جست و با پای برهنه شتابان به کوچه آمد و به دنبال حضرت ر وان شد تا اینکه به حضرت رسید و خود را به پاهای مبارکش انداخت و بوسه داد و سپس با چهره ای اشک آلود گفت: آقا تا این دقیقه غافل بودم و در مقابل مولای خود گستاخانه رفتار می کردم و مرتکب گناه بیشماری شدم ولی با آن بیانی که به کنیزک فرمودید تکان خوردم و دانستم که در اشتباهم آیا توبه ی من قبول است؟
حضرت فرمود: بلی اما به شرط اینکه از تمامی آلودگی ها پشیمان باشی و دیگر غمزه های گناه دیدگانت را خیره نکند و بهتر است آلات و وسایل لهو و لعب را به دور افکنی، او چنین کرد و از زنان مغنیه و آوازه خوان گذشت و مسیر شیطانی را عوض کرده و به راه رحمانی قدم گذاشت و بالنتیجه به مقامات عالیه نائل آمد.
مقصود از نقل این مطلب اشاره به تأثیر موعظه است که مردی ناپاک و آلوده ی به گناه با چند کلمه موعظه سودمند و مؤثر از تمام گناهان دست شست و کار او به جایی رسید که بعضی از بزرگان از نصایح حکمت آمیز او استفاده می کردند.
2-             نهی منکر ابوبصیر از مجلس می گساری و موسیقی همسایه اش
 از ابی بصیر است که گفت: من همسایه ای داشتم که از اعوان سلطان جور بود و مالی به دست آورده بود و کنیزان مغنیه ای گرفته بود و پیوسته انجمنی از جماعت اهل لهو و لعب و عیش و طرب آراسته و شراب می خوردند و مغنیات برای او می خواندند و به جهت مجاورت با او پیوسته من در اذیت و صدمه بودم از شنیدن این منکرات، لاجرم چند دفعه به سوی او شکایت کردم، او مُرتَدِع نشد و بالاخره در این باب اصرار و مبالغه ی بی حد کردم. جواب گفت مرا که: ای مرد، من مردی هستم مبتلا و اسیر شیطان و هوا و تو مردی هستی مُعافی (از اسارت شیطان رها)، پس اگر حال مرا عرضه داری خدمتِ صاحبت یعنی حضرت صادق علیه السلام امید می رود که خدا مرا از بند نفس و هوا نجات دهد.
ابوبصیر گفت: کلام این مرد در من اثر کرد، پس صبر کردم تا گاهی که از کوفه به مدینه رفتم، چون شرفیاب شدم خدمت امام علیه السلام حال همسایه را برای آن جناب نقل کردم. فرمود: وقتی به کوفه برگشتی، او به دیدن تو می آید، پس به او بگو جعفر بن محمد می گوید ترک کن آنچه را که به جا می آوری از منکرات الهی، تا من ضامن شوم از برای تو بر خدا بهشت را. پس چون به کوفه مراجعه کردم مردم به دیدن من آمدند، آن مرد نیز به دیدن من آمد، چون خواست برود، من او را نگاهداشتم تا آنکه منزلم از واردین خالی شد، پس او را گفتم که: ای مرد، همانا حال تو را به جناب صادق علیه السلام عرض کردم، فرمود: که او را سلام برسان و بگو ترک کند آن حال خود را و من ضامن می شوم بهشت را برای او. آن مرد از شنیدن این کلمات گریست و گفت: تو را به خدا سوگند که جعفر بن محمد علیهما السلام چنین گفت؟ من قسم یاد کردم که چنین فرمود. گفت: همین بس است مرا، این بگفت و برفت. پس از چند روزی که گذشت نزد من فرستاد و مرا نزد خود طلبید، چون در خانه ی او رفتم دیدم برهنه در پشت در است و می گوید: ای ابوبصیر، آنچه در منزل خود از اموال داشتم بیرون کردم و الآن برهنه و عریانم چنانکه مشاهده می کنی. چون حال آن مرد را دیدم نزد برادران دینی خود رفتم و از برای او لباس جمع کردم و او را به آن پوشاندم. چند روزی نگذشت که باز به سوی من فرستاد که من علیل شده ام، نزد من بیا. پس پیوسته به نزد او می رفتم و می آمدم و او را معالجه می کردم، تا وقتی که مرگش در رسید من بر بالین او نشسته بودم و او مشغول جان کندن بود که ناگاه حالت غشی او را عارض شد، چون به هوش آمد گفت: ای ابوبصیر، صاحبت جعفر بن محمد علیهما السلام وفا کرد برای من به آنچه وعده فرموده بود، این بگفت و دنیا را وداع نمود.
پس از مردن او چون به سفر حج رفتم، همین که به مدینه رسیدم و خواستم خدمت امام خود شرفیاب شوم، درب خانه استیذان (اذن) خواستم و داخل شدم، چون داخل خانه شدم یک پایَم در دالان بود و یم پایم در صحنِ خانه که حضرت صادق علیه السلام از داخل اطلاق مرا صدا زد: ای ابوبصیر، ما وفا کردیم برای رفیقت آنچه را که ضامن شده بودیم.


ابوبصیر گفت: کلام این مرد در من اثر کرد، پس صبر کردم تا گاهی که از کوفه به مدینه رفتم، چون شرفیاب شدم خدمت امام علیه السلام حال همسایه را برای آن جناب نقل کردم. فرمود: وقتی به کوفه برگشتی، او به دیدن تو می آید، پس به او بگو جعفر بن محمد می گوید ترک کن آنچه را که به جا می آوری از منکرات الهی، تا من ضامن شوم از برای تو بر خدا بهشت را. پس چون به کوفه مراجعه کردم مردم به دیدن من آمدند، آن مرد نیز به دیدن من آمد، چون خواست برود، من او را نگاهداشتم تا آنکه منزلم از واردین خالی شد، پس او را گفتم که: ای مرد، همانا حال تو را به جناب صادق علیه السلام عرض کردم، فرمود: که او را سلام برسان و بگو ترک کند آن حال خود را و من ضامن می شوم بهشت را برای او. آن مرد از شنیدن این کلمات گریست و گفت: تو را به خدا سوگند که جعفر بن محمد علیهما السلام چنین گفت؟ من قسم یاد کردم که چنین فرمود. گفت: همین بس است مرا، این بگفت و برفت. پس از چند روزی که گذشت نزد من فرستاد و مرا نزد خود طلبید، چون در خانه ی او رفتم دیدم برهنه در پشت در است و می گوید: ای ابوبصیر، آنچه در منزل خود از اموال داشتم بیرون کردم و الآن برهنه و عریانم چنانکه مشاهده می کنی. چون حال آن مرد را دیدم نزد برادران دینی خود رفتم و از برای او لباس جمع کردم و او را به آن پوشاندم. چند روزی نگذشت که باز به سوی من فرستاد که من علیل شده ام، نزد من بیا. پس پیوسته به نزد او می رفتم و می آمدم و او را معالجه می کردم، تا وقتی که مرگش در رسید من بر بالین او نشسته بودم و او مشغول جان کندن بود که ناگاه حالت غشی او را عارض شد، چون به هوش آمد گفت: ای ابوبصیر، صاحبت جعفر بن محمد علیهما السلام وفا کرد برای من به آنچه وعده فرموده بود، این بگفت و دنیا را وداع نمود.
پس از مردن او چون به سفر حج رفتم، همین که به مدینه رسیدم و خواستم خدمت امام خود شرفیاب شوم، درب خانه استیذان (اذن) خواستم و داخل شدم، چون داخل خانه شدم یک پایَم در دالان بود و یم پایم در صحنِ خانه که حضرت صادق علیه السلام از داخل اطلاق مرا صدا زد: ای ابوبصیر، ما وفا کردیم برای رفیقت آنچه را که ضامن شده بودیم.
3-             حکایت ابونصر فارابی در مجلس سیف الدوله
در اینجا بد نیست داستان حکیم و فیلسوف مسلمان شیعی، معلم ثانی، شیخ ابونصر فارابی را که در همه ی علوم ، مجتهد و مبتکر و از جمله موسیقی دان نیز بوده بشنوید.
روزی در لباس ترک ها قبل از آنکه کسی او را شناسایی کند به مجلس سلطان سیف الدوله وارد شد و مجلس او محل اجتماع دانشمندان بود. فارابی از میان جمعیت حاضرین عبور کرد تا به مسند خودِ سیف الدوله رسید و با همان لغت و زبان ساختگی مخصوصی که سیف الدوله با خواص درباریان سخنان خصوصی می گفت سخن گفت، سپس از چنته ی خود یک عودی در آورد و تارهای آن را منظم کرده و بنواخت که از آن همه ی اهل مجلس به خنده در آمدند، سپس تارهای آن را طور دیگری تنظیم کرد و بنواخت که از آن همه ی اهل مجلس به گریه در آمدند، سپس تارهای آن را به شکل دیگر تنظیم کرد و بنواخت که از آن همه ی اهل مجلس به خواب رفتند و در حال واب مجلس را ترک کرد و از آنجا خارج شد.
در این قضیه ملاحظه می کنید یک موسیقی دان موسیقی نواز در مجلس سلطان و حاکم بر ممالک اسلامی و جمعیتی از دانشمندان چگونه روحیه ی همه را تحت سیطره ی خویش در آورد و ساعتی آنها را به هر شکلی خواست ساخت، و به هر عالمی از تخیلات مورد نظرش به حرکت برد و غرق در آن نمود. این نمونه ی از سازندگی عمیق و موثر موسیقی است و سایر اقسام آن نیز به همین طریق و همگی جز به پرواز در آوردن روح در فضای اوهام درونی چیز دیگری نیست.
آیا این هنر عمیق مؤثر نباید مؤکداً و عمیقاً تحریم شود؟
موسیقی علنی در آخرالزمان
ضمن روایتی که درباره نشانه های آخرالزمان است نقل شده که:   
آلات لهو نواخته می گردد و یک نفر نیست که نهی از منکر کند و کسی جرأت بر نهی آن نمی کند( چنانچه در این زمان مشاهده می شود در خیابانها و بازارها و مغازه ها و خانه ها به صدای بلند موسیقی نواخته می شود و کسی هم جرأت نهی ندارد.)و نیز در شریفترین مکانها یعنی مکه معظمه و مدینه منوره، علناً آلات لهو نواخته می شود.
در کبیره بودن این گناه و سختی عذاب آن جای هیچ شکی نیست.
مفاسد دنیوی اش هم زیاد و زیانهای بسیاری بر آن مترتب(وارد) است که دانشمندان در تألیفات خود متذکر شده اند
حکم فقهی خرید و فروش ، تعلیم و یاد دادن
به اتفاق جمیع فقهاء ساختن و خرید و فروش آلات لهو و معامله اش باطل است و مانند آلات قمار نگهدارش نیز حرام و از بین بردنش واجب است. چنان چه در ضمن حدیثی مفصلی که در کتاب تحف العقول از حضرت امام  نقل می کند و همچنین شیخ حر عاملی در فصول المهمه روایت می کند که حضرت7جعفر صادق  فرمود:
صنعتی را که هیچ جهت حلالی در آن نباشد و جز شر و فساد چیزی بر آن مترتب نیست مانند بربط (آلت موسیقی است شبیه عود که به آن می نوازند) و مانند مزمارها و نی و شطرنج و هر آلت و وسیله لهوی و صلیب نصاری و بتها و هر چه شبیه اینها باشد پس یاد دادنش و یاد گرفتن و عمل کردن به آن و اجرت گرفتن بر آن و جمیع تصرفات در آن حرام است.
خرید و فروش و کسب با وسایل لهو
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
آموزش دادن خوانندگان و خرید و فروش کنیزکان آوازه خوان حرام است و در آمدی که از این راه به دست می آید نیز حرام می باشد ، گواه این مطلب آیه ای است که خداوند در کتابش فرموده است:
« بعضی از مردم سخنان بیهوده را خریداری می کنند».
ابوبصیر می گوید: از درآمد کنیزکان خواننده پرسیدم، امام علیه السلام فرمود:
کسبشان حرام است؛ اما در عروسی ها در صورتی که زن و مرد از یکدیگر جدا بوده و صدای زن را نامحرم نشنود خواندن اشکال ندارد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کنیز و زن خواننده و کسی که اجرتی به او می دهد و کسی که پول آن را مصرف می کند ، همه مورد لعنت قرار گرفته اند.
فردی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند مرا بیچاره کرده به طوری که روزی من فقط از راه نوازندگی ممکن است پس شما اجازه دهید که دایره بزنم و غنا بخوانم.
حضرت فرمود: من به این کار اجازه نمی دهم. کرامت و بزرگ منشی برای تو نیست ای دشمن خدا! رزق و روزی تو را خداوند حلال داده و تو در طریق حرام تلاش داری، اگر دوباره چنین درخواستی کنی تو را تأدیب خواهم کرد. برو دنبا کسب حلال.
به اتفاق جمیع فقهاء ، ساختتن و خرید و فروش آلات لهو و لعب و معامله اش باطل است و مانند آلات قمار نگهداری اش نیز حرام و از بین بردنش واجب است.
در این جا می پردازیم به استفتائات مراجع پیرامون این موضوع.

صنعتی را که هیچ جهت حلالی در آن نباشد و جز شر و فساد چیزی بر آن مترتب نیست مانند بربط (آلت موسیقی است شبیه عود که به آن می نوازند) و مانند مزمارها و نی و شطرنج و هر آلت و وسیله لهوی و صلیب نصاری و بتها و هر چه شبیه اینها باشد پس یاد دادنش و یاد گرفتن و عمل کردن به آن و اجرت گرفتن بر آن و جمیع تصرفات در آن حرام است.
خرید و فروش و کسب با وسایل لهو
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود:
آموزش دادن خوانندگان و خرید و فروش کنیزکان آوازه خوان حرام است و در آمدی که از این راه به دست می آید نیز حرام می باشد ، گواه این مطلب آیه ای است که خداوند در کتابش فرموده است:
« بعضی از مردم سخنان بیهوده را خریداری می کنند».
ابوبصیر می گوید: از درآمد کنیزکان خواننده پرسیدم، امام علیه السلام فرمود:
کسبشان حرام است؛ اما در عروسی ها در صورتی که زن و مرد از یکدیگر جدا بوده و صدای زن را نامحرم نشنود خواندن اشکال ندارد.
امام صادق علیه السلام فرمود:
کنیز و زن خواننده و کسی که اجرتی به او می دهد و کسی که پول آن را مصرف می کند ، همه مورد لعنت قرار گرفته اند.
فردی نزد پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد: یا رسول الله! خداوند مرا بیچاره کرده به طوری که روزی من فقط از راه نوازندگی ممکن است پس شما اجازه دهید که دایره بزنم و غنا بخوانم.
حضرت فرمود: من به این کار اجازه نمی دهم. کرامت و بزرگ منشی برای تو نیست ای دشمن خدا! رزق و روزی تو را خداوند حلال داده و تو در طریق حرام تلاش داری، اگر دوباره چنین درخواستی کنی تو را تأدیب خواهم کرد. برو دنبا کسب حلال.
به اتفاق جمیع فقهاء ، ساختتن و خرید و فروش آلات لهو و لعب و معامله اش باطل است و مانند آلات قمار نگهداری اش نیز حرام و از بین بردنش واجب است.
در این جا می پردازیم به استفتائات مراجع پیرامون این موضوع.
برخی از استفتائات
 اجرت گرفتن جهت تکثیر فیلم و نوارهای مبتذل و حرام آیا حلال است یا حرام؟ و در صورت کسب از این راه پولهای بدست آمده را چه باید کرد؟
مقام معظم رهبری (دامت برکاته): در فرض سئوال اجرت حلال نیست و پولهای بدست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و اگر از یافتن ایشان مأنوس است از طرف ایشان به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی سیستانی (دامت برکاته): حرام و مالک اجرت نمی شود.
آیت الله العظمی تبریزی رحمه الله علیه: اجرت گرفتن جهت امر مزبور اکل مال به باطل بوده و جایز نیست و پولی که از این طریق بدست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و چنانچه شخص صاحبان پول را نمی شناسد باید آن را از طرف آنها به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه الله علیه: حرام است. در صورتی که صاحب آن را نمی شناسد آن را به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دامت برکاته):اجرت مذکوره حرام است و پولهای بدست آمده را باید به صاحبانش برگرداند اگر دسترسی به صاحبان نداشته باشد باید از طرف آنها به عنوان صدقه به فقیر غیر سید داده شود و احتیاطاً برای این کار از مجتهد هم اجازه بگیرد.
آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته): حرام است و در آمد از حرام هم حرام است و پویهای بدست آمده را به صاحبان آن برگردانید و در صورت یأس در حکم مجهول المالک است.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته): اجرت کار حرام نیز حرام است و باید به صاحبان آنها باز گردد و اگر دسترسی به آنها نیست از طرف آنها به فقیری صدقه بدهید.

مقام معظم رهبری (دامت برکاته): در فرض سئوال اجرت حلال نیست و پولهای بدست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و اگر از یافتن ایشان مأنوس است از طرف ایشان به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی سیستانی (دامت برکاته): حرام و مالک اجرت نمی شود.
آیت الله العظمی تبریزی رحمه الله علیه: اجرت گرفتن جهت امر مزبور اکل مال به باطل بوده و جایز نیست و پولی که از این طریق بدست آمده باید به صاحبان آن برگردانده شود و چنانچه شخص صاحبان پول را نمی شناسد باید آن را از طرف آنها به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه الله علیه: حرام است. در صورتی که صاحب آن را نمی شناسد آن را به فقیر صدقه بدهد.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دامت برکاته):اجرت مذکوره حرام است و پولهای بدست آمده را باید به صاحبانش برگرداند اگر دسترسی به صاحبان نداشته باشد باید از طرف آنها به عنوان صدقه به فقیر غیر سید داده شود و احتیاطاً برای این کار از مجتهد هم اجازه بگیرد.
آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته): حرام است و در آمد از حرام هم حرام است و پویهای بدست آمده را به صاحبان آن برگردانید و در صورت یأس در حکم مجهول المالک است.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته): اجرت کار حرام نیز حرام است و باید به صاحبان آنها باز گردد و اگر دسترسی به آنها نیست از طرف آنها به فقیری صدقه بدهید.
 
خرید و فروش و استعمال و نگهداری تنبک و دایره و فلوت چه صورت دارد؟
مقام معظم رهبری (دامت برکاته): خرید و فروش آلات مختص حرام جایز نیست.
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی رحمه الله علیه: استعمال و نگهداری آلات مختصه ی لهو و لعب حرام است.
آیت الله العظمی بهجت (دامت برکاته): جایز نیست.
آیت الله العظمی تبریزیرحمه الله علیه: خرید و فروش و استعمال آلات لهو جایز نیست.
آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دامت برکاته): با توجه به اینکه بیشترین استفاده از این وسایل در حال حاضر استفاده حرام است خرید و فروش و نگهداری آنها جایز نیست.
آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (دامت برکاته): جایز نیست.
نتیجه:
دین اسلام مواردی را حرام اعلام کرده که باعث ضرر برای فرد باشد چه ضرر جسمی و چه ضرر روحی .
برخی از موسیقی ها بر روی جسم و روح فرد اثر می گذارد و باعث تغییرات شخصیتی در فرد می شود این نوع موسیقی به همین دلیل حرام می باشد.
برخی از موسیقی ها باعث بدبینی و یا دل زدگی از مسایل عقیدتی فرد می شود و اصولا با آموزه های دینی فرد در تضاد هستند که همین دلیلی بر حرام بودن آن دارد.
برخی دیگر از موسیقی ها در ظاهر هیچ گونه اثری بر فرد ندارد اما زمینه ساز انحرافات فردی و اجتماعی خواهد شد که گوش دادن به این موسیقی ها نیز حرام است.
دعا:
 پروردگارا به حق بزرگواریت به همه ما قدرت درک حقایق هستی را عطا بفرما( آمین)
اللهم عجل الولیک الفرج
التماس دعا
 
منابع:
1- واعظ خانواده ص 23- 24 به نقل از منتهی الآمال ج 2 ص 126
2- نظری به موسیقی ج1 ص 119- 120، به نقل از منتهی الآمال ج2 ص 89- 90
3.. فرهنگ عمید ص 417
4. کافی ج 6 ص 431
5. تفسیر عیاشی ج 1 ص 40، ذیل آیه ی 35 سوره بقره ، بحار الانوار ج 6 ص 33 و وسایل الشیعه ج 17 ص 310.
6. فخر اسلام ص 177
7. مجموعه آثار ج 14 ص 365
8. مبانی فقهی و روانی موسیقی ص 25
11. تأثیر موسیقی بر اعصاب و روان صص 153-157
12. همان 171
13. همان ص 173
.14 روزنامه جمموری اسلامی 18 بهمن 77
15. اقرب الموارد ماده موسق ص 1252
16. المعجم الوجیز ص 594
17. المعجم الوسیط ص 891
18. مسائل فقهی و روانی موسیقی ص 20
19. اجوبه الاستفتائات ج 2 ص 25
20. مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج 3 ص 95- 96
21. آشنایی با رسالات موسیقی ص 20
22. همان ص 20
23. همان ص 20
24. همان ص 21
.25 پرسشها و پاسخهای دانشجویی ص 47
26 . همان 47
27 . همان ص 47
.28 همان ص 48
29. موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ص 26- 27
30. عین الحیوه ج1 ص 418
31. گناهان کبیره ج1 ص 265- 266
32. مکاسب محرمه شیخ انصاری رحمه الله علیه بحث غناء
33. عین الحیوه ج1 ص 418
34. همان ص 418
35. گناهان کبیره ج1 ص 265- 266
36. عین الحیوه ج1 ص 418
37. گناهان کبیره ج1 ص 265- 266
38. مکاسب محرمه ج 1 ص 210، بهشت جوانان ص 343
39. اصول کافی ج 2 ص 616
40. دیدگاه پنجم ص 48 تا 53
41. نظری به موسیقی ج 1 ص 206
42. جوامع الجامع ج 2 ص 292
43. گناهان کبیره ج 1 ص 265
44. همان ص 272
45. استفتائات مقام معظم رهبری ص 348، س 1130
46. استفتائات آیت الله فاضل لنکرانی ج 1 ص 285، س 1006
47. همان ص 285 س 1005
48. مسائل جدید از دیگاه علماء و مراجع تقلید ج 1 ص 65-66
49. جامع المسائل ، مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج1 ص 47-48
50. وسائل الشیعه کتاب تجارت باب 27
51. مانند روایت ابی بصیر از امام صادق علیه السلام :« رجع بالقرآن صوتک فان الله یجب الصوت الحسن» و مانند مرسله ی ابن ابی عمیر: « ان القرآن نزل بالحزن فاقرئوه بالحزن».(مستند کتاب شهادات ص 465) (گناهان کبیره ج1 ص273)
52. تفسیر نمونه ج 17 ص 19- 27
53. گناهان کبیره ج 1 ص 272
54. جوان و موسیقی ص 64- 65 به نقل از داستان های عبرت انگیز از مجازات گناهکاران ص 196
55. گناهان کبیره ج 1 ص 273
56- گناهان کبیره ،ج 1،ص 262- 264 نقل از رساله ی تأثیر موسیقی بر اعصاب ،ص 3
57- گناهان کبیره ،ج 1 ، 264
58- همان ،ص 445- بهشت جوانان ص 358
59 . مناظره دکتر وپیر ص 445- 447
.60 مناظره دکتر وپیر ص 447
.61 مناظره دکتر وپیر ص 448
62 . مناظره دکتر وپیر ص 449
63. همان ص 449
64. همان ص 450
65. مناظره دکتر وپیر ص 450- 451
66 . موسیقی از نظر دین و دانش ص250.
67- سوره انعام / 6- اعراف / 96- هود ی 52- عنکبوت / 40-طلاق / 2و3و4- نوح / 10و12
68- بهشت چوانان ، 361- به نقل ار کتاب تأثیر موسیقی بر اعصا ب و روان موسیقی از نظر دین ودانش - تاریخ موسیقی از سعدی حسنی
69- موسیقی از نظر دین و دانش ، بهشت جوانان ،ص 355-356
70- همان، صفحه 52
71- موسیقی از نظر دین ودانش،ص 47
72- همان ( می خواهد قانون وراثت را هم ثابت کنند)
73- تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب ، ص 134
74- تأثیر موسیقی یر روان واعصاب ،ص 133ومناظره دکتر وپیر ،ص 452
75- مناظره دکتر ویپر ، ص 447
76- مناظره دکتر وپیر ص 449
77- بی نظمی در این دو اعضا مشکلات زیر را به همراه دار د:
1- اضطراب گوناگون 2- عصبانیت 3- سستی 4- بی ارادگی 5- سر گیجه 6- صُراع 7- مالیخولیا 8- نفخ معده 9- تحریکات قلبی 10- تپش قلب 11- بی نظمی 12- آنژین صدری 13- انقباضات عروقی 14- اختلالات غدد ترشح داخلی و خصوصاً تخمدان و تیروئید 15- اسپاسم لوله گوارشی 16- آسم (تنگی نفس ) 17- نزله ی انقباضی و... تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب ،ص 38
78- بهشت جوانان ص 372 به بعد
79- همان
80-. تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب ،ص 96
81- مبانی فقهی و روانی موسیقی ،ص 33
82- صحیفه ی نور ج 8 ص 197 تا 101
83- همان ج 9 ص 155
84- الاغانی، لابی الفرج الاصفهانی ج 1 ص 68
85- همان ج 3 ص 307
86- همان ج 3 ص 307 ، از اوج تا فرود، نگاهی به جامعه ی اسلامی در عصر اموی نویسنده اسمیه العظم ، ترجمه: سید مهدی علیزاده موسوی صص 103- 107
87- صحیفه ی نور ج 9 ص 155
88 - موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 30
1- راز کامیابی مردان بزرگ 2- تاریخ موسیقی نویسنده لرست دلین 3- تاریخ موسیقی سعدی حسنی 4- مناظره دکتر وپیر 5- بناهای اجتماعی قرن ها 6- گناهان کبیره 7- اندیشه ها و اندرزها
89- موسیقی از نظر دین و دانش ،ص 31
90- همان
91- همان ،ص134و مناظره دکتر وپیر ،ص 452-453وموسیقی از نظر دین ودانش ،ص 52
92- همان ،ص 135
93- «قانون» که یکی از آلات نوازندگی موسیقی است، مبتکرش فارابی می باشد.
94- الکنی والالقاب ج 3 ص 2-3
95 - نظری به موسیقی ج1 ص 166- 167
96- بهشت جوانان ص 356- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب نقل از مجله روشنفکر ش 556

69- موسیقی از نظر دین و دانش ، بهشت جوانان ،ص 355-356
70- همان، صفحه 52
71- موسیقی از نظر دین ودانش،ص 47
72- همان ( می خواهد قانون وراثت را هم ثابت کنند)
73- تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب ، ص 134
74- تأثیر موسیقی یر روان واعصاب ،ص 133ومناظره دکتر وپیر ،ص 452
75- مناظره دکتر ویپر ، ص 447
76- مناظره دکتر وپیر ص 449
77- بی نظمی در این دو اعضا مشکلات زیر را به همراه دار د:
1- اضطراب گوناگون 2- عصبانیت 3- سستی 4- بی ارادگی 5- سر گیجه 6- صُراع 7- مالیخولیا 8- نفخ معده 9- تحریکات قلبی 10- تپش قلب 11- بی نظمی 12- آنژین صدری 13- انقباضات عروقی 14- اختلالات غدد ترشح داخلی و خصوصاً تخمدان و تیروئید 15- اسپاسم لوله گوارشی 16- آسم (تنگی نفس ) 17- نزله ی انقباضی و... تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب ،ص 38
78- بهشت جوانان ص 372 به بعد
79- همان
80-. تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب ،ص 96
81- مبانی فقهی و روانی موسیقی ،ص 33
82- صحیفه ی نور ج 8 ص 197 تا 101
83- همان ج 9 ص 155
84- الاغانی، لابی الفرج الاصفهانی ج 1 ص 68
85- همان ج 3 ص 307
86- همان ج 3 ص 307 ، از اوج تا فرود، نگاهی به جامعه ی اسلامی در عصر اموی نویسنده اسمیه العظم ، ترجمه: سید مهدی علیزاده موسوی صص 103- 107
87- صحیفه ی نور ج 9 ص 155
88 - موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 30
1- راز کامیابی مردان بزرگ 2- تاریخ موسیقی نویسنده لرست دلین 3- تاریخ موسیقی سعدی حسنی 4- مناظره دکتر وپیر 5- بناهای اجتماعی قرن ها 6- گناهان کبیره 7- اندیشه ها و اندرزها
89- موسیقی از نظر دین و دانش ،ص 31
90- همان
91- همان ،ص134و مناظره دکتر وپیر ،ص 452-453وموسیقی از نظر دین ودانش ،ص 52
92- همان ،ص 135
93- «قانون» که یکی از آلات نوازندگی موسیقی است، مبتکرش فارابی می باشد.
94- الکنی والالقاب ج 3 ص 2-3
95 - نظری به موسیقی ج1 ص 166- 167
96- بهشت جوانان ص 356- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب نقل از مجله روشنفکر ش 556 ص 26
97- بهشت جوانان ، ص 359- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب نقل از مجله جوانان سال چهارم
98- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا به نقل از مجله امید ایران ،ش 835،ص 25
99- موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 20

97- بهشت جوانان ، ص 359- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا ب نقل از مجله جوانان سال چهارم
98- تأثیر موسیقی بر روان و اعصا به نقل از مجله امید ایران ،ش 835،ص 25
99- موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 20 بهشت جوانان ،ص 359
100- بهشت جوانان ،ص 360-موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 20
101- همان ،ص 360- تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب ص 83 نقل از مجله روشنفکر ش 790،ص 54
102- همان ،ص 363- به نقل از مجله صبح ،ش 76، آذر 76،ص 9- نشریه شلمچه ش 20 نیمه اول آذر 76
103- روزنامه ی جمهوری اسلامی ، 4 بهمن ، سال 77
104- مجله زن ، 22مهر سال 74و 6 آبان 74 ،ص 7

100- بهشت جوانان ،ص 360-موسیقی از نظر دین ودانش ،ص 20
101- همان ،ص 360- تأثیر موسیقی بر روان و اعصاب ص 83 نقل از مجله روشنفکر ش 790،ص 54
102- همان ،ص 363- به نقل از مجله صبح ،ش 76، آذر 76،ص 9- نشریه شلمچه ش 20 نیمه اول آذر 76
103- روزنامه ی جمهوری اسلامی ، 4 بهمن ، سال 77
104- مجله زن ، 22مهر سال 74و 6 آبان 74 ،ص 7 بهشت جوانان ، ص 364
105- سروش جوان شماره 42، سال چهارم.
106 . کافی ج 6 ص 433 ، « بَیْتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا یَدْخُلُهُ الْمَلَکُ ».
107 . همان ج 6 ص 434 ، « ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَةَ ».
108. الدر المنثور ج 5 ص 308، مستدرک الوسائل ج 2 ص 457 چ قدیم، ج 13 ص 214 چ جدید، بحارالانوار ج 73 ص 247
109- همان ج 5 ص 308، «... ایاکم و العناد فانه ینقص الحیاء، و یزید فی الشهوه و یهدم المروه و انه لینوب عن الخمر، و یغفل ما یفعل لسکر فان کنتم لا بد فاعلین فجنبوه النساء ، فان الغناء داعیه الزناء.»
110- غنا و موسیقی از دیدگاه سلام ص 141
111- کافی ج 6 ص 432 ، « مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَةٍ فَجَاءَ عِنْدَ تِلْکَ النِّعْمَةِ بِمِزْمَارٍ فَقَدْ کَفَرَهَا وَ مَنْ أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ فَجَاءَ عِنْدَ تِلْکَ الْمُصِیبَةِ بِنَائِحَةٍ فَقَدْ کَفَرَهَا»
112- کافی ج 6 ص 432 ، « إِنَّ شَیْطَاناً یُقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ إِذَا ضُرِبَ فِی مَنْزِلِ الرَّجُلِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْبَرْبَطِ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ الرِّجَالُ وَضَعَ ذَلِکَ الشَّیْطَانُ کُلَّ عُضْوٍ مِنْهُ عَلَى مِثْلِهِ مِنْ صَاحِبِ الْبَیْتِ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ نَفْخَةً فَلَا یَغَارُ بَعْدَ هَذَا حَتَّى تُؤْتَى نِسَاؤُهُ فَلَا یَغَارُ ».
113. مستدرک الوسائل ج 13 ص 218،« لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِکَةُ بَیْتاً فِیهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا یُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ تُرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَکَةُ ».
114. جوان و موسیقی ص 20 و 21 به نقل از مهدی منتظر ص 145
115. جوان و موسیقی ص 22 به نقل از المخازن ج 1 ص 311 ، جامع احادیث شیعه ج 22 ص 248 ح 31991
116. الدرالمنثور ج 5 ص 308
117 . لئالی الاخبار ج 5 ص 219
118. یا علی! ثلاثه یقسین القلب: استماع اللهو، و طلب الصید، و اتیان باب السلطان؛
119. موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ص 157 و خصال صدوق ج 1 ص 125
120. مستدرک الوسائل ج 13 ص 219 چ جدید و چ قدیم ج 2 ص 459، تفسیر قرطبی ج 14 ص 54، « یُحْشَرُ صَاحِبُ الطُّنْبُورِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ أَسْوَدُ الْوَجْهِ وَ بِیَدِهِ طُنْبُورٌ مِنَ النَّارِ وَ فَوْقَ رَأْسِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ بِیَدِ کُلِّ مَلَکٍ مِقْمَعَةٌ یَضْرِبُونَ رَأْسَهُ وَ وَجْهَهُ وَ یُحْشَرُ صَاحِبُ الْغِنَاءِ مِنْ قَبْرِهِ أَعْمَى وَ أَخْرَسَ وَ أَبْکَمَ وَ یُحْشَرُ الزَّانِی مِثْلَ ذَلِکَ وَ صَاحِبُ الْمِزْمَارِ مِثْلَ ذَلِکَ وَ صَاحِبُ الدَّفِّ مِثْلَ ذَلِکَ».
121 . جامع احادیث ج 22 ص 233
122 . نظری به موسیقی ج 2 ص 324، به نقل از درالمنثور ج 2 ص 324
123. من قعد الی قینه یستمع منها صبَّ الله فی اذنیه الانک
124 .کنزالعمال ج 15 ص 220، ح 40699 ، مستدرک الوسایل ج 2 ص 459
125 جامع الاخبار ص 180
126. کافی ج 6 ص 434 ، « من نزه نفسه عن الغناء فان فی الجنه شجره یأمرالله عزوجل الریاح ان تحرکها لها صوتاً لم یسمع بمثله و من لم یتنزه عنه لم یسمعه».
127 . گناهان کبیره ج 1 ص 259، « اِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِی حَرَامٌ کُلُّهَا الَّتِی یَجِی‏ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِیرُ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِیرِ وَ الشِّطْرَنْجِ وَ کُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ وَ الْأَصْنَامِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ وَ مَا یَکُونُ مِنْهُ وَ فِیهِ الْفَسَادُ مَحْضاً وَ لَا یَکُونُ فِیهِ وَ لَا مِنْهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ فَحَرَامٌ تَعْلِیمُهُ وَ تَعَلُّمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ أَخْذُ الْأَجْرِ عَلَیْهِ وَ جَمِیعُ التَّقَلُّبِ فِیهِ مِنْ جَمِیعِ وُجُوهِ الْحَرَکَاتِ کُلِّهَا إِلَّا أَنْ یَکُونَ صِنَاعَةً »
128 . مجمع البیان ج 8 ص 313 ، « لا یحل تعلیم المغنیات و لا بیعهن و اثمانهن حرام و قد نزل تصدیق ذلک فی کتاب الله « و من الناس من یشتری لهو الحدیث ...»
129 . تفسیر نورالثقلین ج 4 ص 194
130 . سفینه البحار ج 2 ص 32
131. سفینه البحار ج 2 ص 328
132 . مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج 3 ص 83-85
133. مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج 1 ص 71- 72
134. حج / 30
135.کافی ج 6 ص 431
عن ابی بصیر قال: سألت اباعبدالله علیه السلام عن قول الله عزوجل: « فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور» قال : الغناء.
136. تفسیر نورالثقلین ج3 ص 496، وسایل الشیعه ج 12 ص 225
عن ابی عبدالله علیه السلام قال فی قول الله عزوجل: « فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور» قال: الرجس من الاوثان الشطرنج و قول الزور الغناء.
137. فرقان / 72
138. فرقان/ 72
139.کافی ج 6 ص 431، المیزان ج 15 ص 265، دعائم الاسلام ج 2 ص 208 ح 764 به نقل از مستدرک الوسائل ج 13 ص 213 باب 78 ح 6.
عن ابی عبدالله علیه السلام قال فی قوله عزوجل: « و الذین لا یشهدون الزور» قال: الغناء.
140. تفسیر قمی ج 2 ص 117
141. نورالثقلین ج 4 ص 41 ، « و لا یشهدون الزور» ای مجالس الفساق و لا یحصرون الباطل....
142. تفسیر شریف لاهیجی ج 3 ص 353
143. لقمان /6 و 7
144. کافی ج 6 ص 431 ، عن ابی جعفر علیه السلام قال: سمعته یقول: الغناء مما وعدالله عزوجل علیه النار و تلا هذه الآیه: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذاب مهین».
145. کافی ج 6 ص 433 ، ابا عبدالله علیه السلام ، یقول الغناء مجلس بان ینظر الله الی اهله و هو مما قال الله عزوجل: « و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله».
146. اسراء / 38
147. کافی ج 6 ص 432 و مستدرک الوسایل ج13 ص 221
148. گناهان کبیره ج 1 ص 267
149. حق الیقین ص 565
150. لقمان / 6
151. فقه الرضا علیه السلام ص 38 به نقل از مستدرک ج 13 ص 213 باب 78 ح 9 ط بیروت
152. تفسیر قمی ج 2 ص 161
153. مجمع البیان ج 8 ص 313
154. تفسیر شبر ص 391 ط بیروت.
155. مومنون / 3
156. تفسیر نورالثقلین ج 3 ص 539، بحارالانوار ج 76 ص 24، سوره مومنون / 3
157. نجم /59-61
158. موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ص 122 به نقل از البشائر ج 3 ص 454
159. الغدیر ج 8 ص 68
.160 اصول الفقه ج 3- 4 ص 97
161. همان ص 105
162 . مبانی فقهی و روانی موسیقی صص 20- 30
163 . تعلیم و تربیت در اسلام ص 70 تا ص 73
164. جوان و موسیقی ص 87 به نقل از بیماریهای روانی ج 2 ص 577

105- سروش جوان شماره 42، سال چهارم.
106 . کافی ج 6 ص 433 ، « بَیْتُ الْغِنَاءِ لَا تُؤْمَنُ فِیهِ الْفَجِیعَةُ وَ لَا تُجَابُ فِیهِ الدَّعْوَةُ وَ لَا یَدْخُلُهُ الْمَلَکُ ».
107 . همان ج 6 ص 434 ، « ضَرْبُ الْعِیدَانِ یُنْبِتُ النِّفَاقَ فِی الْقَلْبِ کَمَا یُنْبِتُ الْمَاءُ الْخُضْرَةَ ».
108. الدر المنثور ج 5 ص 308، مستدرک الوسائل ج 2 ص 457 چ قدیم، ج 13 ص 214 چ جدید، بحارالانوار ج 73 ص 247
109- همان ج 5 ص 308، «... ایاکم و العناد فانه ینقص الحیاء، و یزید فی الشهوه و یهدم المروه و انه لینوب عن الخمر، و یغفل ما یفعل لسکر فان کنتم لا بد فاعلین فجنبوه النساء ، فان الغناء داعیه الزناء.»
110- غنا و موسیقی از دیدگاه سلام ص 141
111- کافی ج 6 ص 432 ، « مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِ بِنِعْمَةٍ فَجَاءَ عِنْدَ تِلْکَ النِّعْمَةِ بِمِزْمَارٍ فَقَدْ کَفَرَهَا وَ مَنْ أُصِیبَ بِمُصِیبَةٍ فَجَاءَ عِنْدَ تِلْکَ الْمُصِیبَةِ بِنَائِحَةٍ فَقَدْ کَفَرَهَا»
112- کافی ج 6 ص 432 ، « إِنَّ شَیْطَاناً یُقَالُ لَهُ الْقَفَنْدَرُ إِذَا ضُرِبَ فِی مَنْزِلِ الرَّجُلِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً بِالْبَرْبَطِ وَ دَخَلَ عَلَیْهِ الرِّجَالُ وَضَعَ ذَلِکَ الشَّیْطَانُ کُلَّ عُضْوٍ مِنْهُ عَلَى مِثْلِهِ مِنْ صَاحِبِ الْبَیْتِ ثُمَّ نَفَخَ فِیهِ نَفْخَةً فَلَا یَغَارُ بَعْدَ هَذَا حَتَّى تُؤْتَى نِسَاؤُهُ فَلَا یَغَارُ ».
113. مستدرک الوسائل ج 13 ص 218،« لَا تَدْخُلُ الْمَلَائِکَةُ بَیْتاً فِیهِ خَمْرٌ أَوْ دَفٌّ أَوْ طُنْبُورٌ أَوْ نَرْدٌ وَ لَا یُسْتَجَابُ دُعَاؤُهُمْ وَ تُرْفَعُ عَنْهُمُ الْبَرَکَةُ ».
114. جوان و موسیقی ص 20 و 21 به نقل از مهدی منتظر ص 145
115. جوان و موسیقی ص 22 به نقل از المخازن ج 1 ص 311 ، جامع احادیث شیعه ج 22 ص 248 ح 31991
116. الدرالمنثور ج 5 ص 308
117 . لئالی الاخبار ج 5 ص 219
118. یا علی! ثلاثه یقسین القلب: استماع اللهو، و طلب الصید، و اتیان باب السلطان؛
119. موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ص 157 و خصال صدوق ج 1 ص 125
120. مستدرک الوسائل ج 13 ص 219 چ جدید و چ قدیم ج 2 ص 459، تفسیر قرطبی ج 14 ص 54، « یُحْشَرُ صَاحِبُ الطُّنْبُورِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ هُوَ أَسْوَدُ الْوَجْهِ وَ بِیَدِهِ طُنْبُورٌ مِنَ النَّارِ وَ فَوْقَ رَأْسِهِ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ بِیَدِ کُلِّ مَلَکٍ مِقْمَعَةٌ یَضْرِبُونَ رَأْسَهُ وَ وَجْهَهُ وَ یُحْشَرُ صَاحِبُ الْغِنَاءِ مِنْ قَبْرِهِ أَعْمَى وَ أَخْرَسَ وَ أَبْکَمَ وَ یُحْشَرُ الزَّانِی مِثْلَ ذَلِکَ وَ صَاحِبُ الْمِزْمَارِ مِثْلَ ذَلِکَ وَ صَاحِبُ الدَّفِّ مِثْلَ ذَلِکَ».
121 . جامع احادیث ج 22 ص 233
122 . نظری به موسیقی ج 2 ص 324، به نقل از درالمنثور ج 2 ص 324
123. من قعد الی قینه یستمع منها صبَّ الله فی اذنیه الانک
124 .کنزالعمال ج 15 ص 220، ح 40699 ، مستدرک الوسایل ج 2 ص 459
125 جامع الاخبار ص 180
126. کافی ج 6 ص 434 ، « من نزه نفسه عن الغناء فان فی الجنه شجره یأمرالله عزوجل الریاح ان تحرکها لها صوتاً لم یسمع بمثله و من لم یتنزه عنه لم یسمعه».
127 . گناهان کبیره ج 1 ص 259، « اِنَّمَا حَرَّمَ اللَّهُ الصِّنَاعَةَ الَّتِی حَرَامٌ کُلُّهَا الَّتِی یَجِی‏ءُ مِنْهَا الْفَسَادُ مَحْضاً نَظِیرُ الْبَرَابِطِ وَ الْمَزَامِیرِ وَ الشِّطْرَنْجِ وَ کُلِّ مَلْهُوٍّ بِهِ وَ الصُّلْبَانِ وَ الْأَصْنَامِ وَ مَا أَشْبَهَ ذَلِکَ مِنْ صِنَاعَاتِ الْأَشْرِبَةِ الْحَرَامِ وَ مَا یَکُونُ مِنْهُ وَ فِیهِ الْفَسَادُ مَحْضاً وَ لَا یَکُونُ فِیهِ وَ لَا مِنْهُ شَیْ‏ءٌ مِنْ وُجُوهِ الصَّلَاحِ فَحَرَامٌ تَعْلِیمُهُ وَ تَعَلُّمُهُ وَ الْعَمَلُ بِهِ وَ أَخْذُ الْأَجْرِ عَلَیْهِ وَ جَمِیعُ التَّقَلُّبِ فِیهِ مِنْ جَمِیعِ وُجُوهِ الْحَرَکَاتِ کُلِّهَا إِلَّا أَنْ یَکُونَ صِنَاعَةً »
128 . مجمع البیان ج 8 ص 313 ، « لا یحل تعلیم المغنیات و لا بیعهن و اثمانهن حرام و قد نزل تصدیق ذلک فی کتاب الله « و من الناس من یشتری لهو الحدیث ...»
129 . تفسیر نورالثقلین ج 4 ص 194
130 . سفینه البحار ج 2 ص 32
131. سفینه البحار ج 2 ص 328
132 . مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج 3 ص 83-85
133. مسائل جدید از دیدگاه علماء و مراجع تقلید ج 1 ص 71- 72
134. حج / 30
135.کافی ج 6 ص 431
عن ابی بصیر قال: سألت اباعبدالله علیه السلام عن قول الله عزوجل: « فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور» قال : الغناء.
136. تفسیر نورالثقلین ج3 ص 496، وسایل الشیعه ج 12 ص 225
عن ابی عبدالله علیه السلام قال فی قول الله عزوجل: « فاجتنبوا الرجس من الاوثان و اجتنبوا قول الزور» قال: الرجس من الاوثان الشطرنج و قول الزور الغناء.
137. فرقان / 72
138. فرقان/ 72
139.کافی ج 6 ص 431، المیزان ج 15 ص 265، دعائم الاسلام ج 2 ص 208 ح 764 به نقل از مستدرک الوسائل ج 13 ص 213 باب 78 ح 6.
عن ابی عبدالله علیه السلام قال فی قوله عزوجل: « و الذین لا یشهدون الزور» قال: الغناء.
140. تفسیر قمی ج 2 ص 117
141. نورالثقلین ج 4 ص 41 ، « و لا یشهدون الزور» ای مجالس الفساق و لا یحصرون الباطل....
142. تفسیر شریف لاهیجی ج 3 ص 353
143. لقمان /6 و 7
144. کافی ج 6 ص 431 ، عن ابی جعفر علیه السلام قال: سمعته یقول: الغناء مما وعدالله عزوجل علیه النار و تلا هذه الآیه: «و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذاب مهین».
145. کافی ج 6 ص 433 ، ابا عبدالله علیه السلام ، یقول الغناء مجلس بان ینظر الله الی اهله و هو مما قال الله عزوجل: « و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله».
146. اسراء / 38
147. کافی ج 6 ص 432 و مستدرک الوسایل ج13 ص 221
148. گناهان کبیره ج 1 ص 267
149. حق الیقین ص 565
150. لقمان / 6
151. فقه الرضا علیه السلام ص 38 به نقل از مستدرک ج 13 ص 213 باب 78 ح 9 ط بیروت
152. تفسیر قمی ج 2 ص 161
153. مجمع البیان ج 8 ص 313
154. تفسیر شبر ص 391 ط بیروت.
155. مومنون / 3
156. تفسیر نورالثقلین ج 3 ص 539، بحارالانوار ج 76 ص 24، سوره مومنون / 3
157. نجم /59-61
158. موسیقی و غنا از دیدگاه اسلام ص 122 به نقل از البشائر ج 3 ص 454
159. الغدیر ج 8 ص 68
.160 اصول الفقه ج 3- 4 ص 97
161. همان ص 105
162 . مبانی فقهی و روانی موسیقی صص 20- 30
163 . تعلیم و تربیت در اسلام ص 70 تا ص 73
164. جوان و موسیقی ص 87 به نقل از بیماریهای روانی ج 2 ص 577
 
 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی